جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

solb
rigid  |

صلب

معنی: ۱. مصلوب کردن؛ به دار آویختن؛ به دار زدن؛ کسی را بر دار کشیدن.
۲. درآوردن چربی و مغز استخوان.
۳. بریان کردن گوشت.
530 | 0
مترادف: 1- بردبار، شكيبا، صبور 2- برداركشيدن، دارزدن
متضاد: ناصبور
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی، جمع: اَصلاب]
مختصات: (صُ) [ ع . ]
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: solb
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 122
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
rigid | loin , righteous
ترکی
katı
فرانسوی
rigide
آلمانی
starr
اسپانیایی
rígido
ایتالیایی
rigido
عربی
جامد | صارم , صلب , متزمت , عنيد , قاس صلب , قاس , جاسئ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "صلب" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. اما در قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه باید به نکات زیر توجه کرد:

  1. معنا: کلمه "صلب" در فارسی به معنای سخت و محکم است. همچنین در اصطلاحات پزشکی به ساختارهای سخت مانند استخوان‌ها نیز اشاره دارد.

  2. نحو: "صلب" می‌تواند به عنوان صفت به کار رود. به عنوان مثال: "این ساختار صلب است."

  3. بازه معنایی: بسته به زمینه‌ای که کلمه در آن استفاده می‌شود، می‌توان از "صلب" به معنای استعاری نیز بهره برد. مثلاً در متون فلسفی یا ادبی به معنای ثبات و استحکام.

  4. نوشتار و املاء: در نوشتن این کلمه باید دقت کرد که به صورت صحیح و با اعراب‌گذاری درست (در صورت نیاز) نوشته شود.

  5. استفاده ادبی: در متون ادبی و متونی که نیاز به زیبا نویسی دارند، می‌توان از ترکیبات متفاوتی با "صلب" بهره برد.

به طور کلی، کلمه "صلب" باید با توجه به متن و زمینه استفاده دقیق و صحیحی داشته باشد. اگر موضوع خاصی مد نظر است، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم اطلاعات بهتری ارائه دهم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. تصمیمات صلب برای آینده کشور می‌تواند منجر به نارضایتی عمومی شود.
  2. این نهاد به دنبال تصویب قوانین صلبی است که حق آزادی بیان را محدود کند.
  3. در این پروژه، طراحی صلب به ما کمک می‌کند تا ساختار مستحکمی بسازیم که در برابر فشارها مقاوم باشد.

واژگان مرتبط: سفت و محکم، سخت، سفت، جامد، جدی، کمر، گرده، گوشت گرده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری