جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

malas
sour-sweet  |

ملس

معنی: ملس . [ م َ ] (ع مص ) راندن سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تند دویدن ماده شتر و جز آن . (از اقرب الموارد). || آمیختن و درهم شدن تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ): ملس الظلام ؛ آمیخته گردید تاریکی شب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نرم و تابان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بیرون کشیدن خایه ٔ قچقار و رگهای آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد): ملس خصیتی الکبش ؛ بیرون کشید خایه های قچقار را. (ناظم الاطباء). || نرم کردن کسی را به زبان خود. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مداهنه و تملق کردن . (از اقرب الموارد). || عقب ماندن سریع. (از اقرب الموارد). || رنده کردن . صاف وهموار کردن با رنده ٔ نجاری . (از دزی ج 2 ص 612). || (اِمص ) آمیختگی و اختلاط تاریکی و گویند: اتیته ملس الظلام . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
... ادامه
604 | 0
مترادف: ميخوش، ترش شيرين
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) ‹مرس›
مختصات: (عا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: malas
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 130
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sour-sweet | sweet-and-sour , melsa
ترکی
meles
فرانسوی
mêlés
آلمانی
meles
اسپانیایی
meles
ایتالیایی
meles
عربی
ميليس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ملس" به معنی نرم و لطیف است و به طور خاص در زبان فارسی برای توصیف موادی که سطحی صاف و نرم دارند، استفاده می‌شود. در نوشتار فارسی، برخی نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه وجود دارد:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "ملس" باید به صورت کامل و بدون حذف حروف نوشته شود.

  2. کاربرد: این کلمه عمدتاً در وصف جنس یا مواد استفاده می‌شود. برای مثال: "این پارچه ملس است."

  3. قید و صفت: "ملس" به عنوان صفت مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد. به عنوان مثال: "سطح ملس".

  4. مضاد: کلمه‌ای که به معنای مخالف "ملس" باشد "زبر" است.

  5. درجه‌بندی: برای ایجاد درجات مختلف، می‌توان از قیدهایی مانند "بسیار ملس" یا "کمی ملس" استفاده کرد.

برای استفاده صحیح از این کلمه در جملات، توجه به قواعد گرامری مانند توافق صفت و موصوف الزامی است. به عنوان مثال: "این فرش ملس" (مؤنث) و "این دیوار ملس است" (مذکر).

اگر سؤالی خاص در ارتباط با این کلمه یا دیگر قواعد فارسی دارید، خوشحال می‌شوم پاسخ دهم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. طعم میوه‌های تازه تابستانی همیشه ملس و خوشمزه است.
  2. در شب‌های تابستان، صدای آبشار ملس در دل طبیعت دلنشین‌تر می‌شود.
  3. لبخندش آن‌قدر ملس بود که هر کسی را به خود جذب می‌کرد.

واژگان مرتبط: میخوش، ترش و شیرین

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری