من درآوردی
licenseمعنی کلمه من درآوردی
معنی واژه من درآوردی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بي پايه، بي سروته، جعلي، ساختگي، مجعول، نامربوط، بي ماخذ 2- من درآري، من عندي | ||
انگلیسی | invented, you get | ||
عربی | مختلق، ملفق، مفتعل، اخترع | ||
مرتبط | من در اوردی | ||
واژه | من درآوردی | ||
معادل ابجد | 515 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
مختصات | (عا.) | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی من درآوردی | ||
پخش صوت |
من درآوردی . [ م َ دَ وَ / وُ ] (ص مرکب ) چیز من عندی . حرفی یا مطلبی یا کاری که انسان از خود دربیاورد (غالباًاین صفت موقعی استعمال می شود که کار من درآوردی خراب شده باشد). من درآری . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). من عندی . مجعول . مصنوع . برساخته . ساختگی . اختراعی بد و نامطبوع و غالباً بی سابقه . ابداعی بی اساس و نامعقول . من درآری . من درآورده . (یادداشت مرحوم دهخدا).
1- بي پايه، بي سروته، جعلي، ساختگي، مجعول، نامربوط، بي ماخذ
2- من درآري، من عندي
invented, you get
مختلق، ملفق، مفتعل، اخترع
من در اوردی