ترتب
licenseمعنی کلمه ترتب
معنی واژه ترتب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(تَ رَ تُّ) [ ع . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
1002
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
order
ترکی
emir
فرانسوی
commande
آلمانی
befehl
اسپانیایی
orden
ایتالیایی
ordine
عربی
طلب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ترتب" به معنای نظم یا ترتیب دادن به اشیاء یا مفاهیم است. در زبان فارسی، برای استفاده صحیح از این کلمه و نوشتار آن، برخی قواعد و نکات نگارشی و دستوری وجود دارد:
-
نحو و ساختار جمله: در جملات، کلمه "ترتب" معمولاً به عنوان فعل و یا اسم مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال:
- "ترتیب کتابها بر روی قفسه دشوار بود."
- "ما باید ترتبی منطقی برای ارائه اطلاعات داشته باشیم."
-
جنس و تعداد: "ترتب" یک اسم غیرقابل شمارش است و معمولاً به صورت مفرد به کار میرود.
-
استفاده از قید و صفت: میتوان از قیدها و صفات برای توصیف "ترتب" استفاده کرد؛ مثلاً "ترتیب مناسب" یا "ترتیب دقیق".
-
پیشوند و پسوند: این کلمه به خودی خود یک واژه است، اما میتوان با افزودن پیشوندها و پسوندها به آن شکلهای مختلفی ایجاد کرد، مانند "ترتیبدهی".
- نکات نگارشی:
- حروف نگاشت: باید توجه داشت که کلمه "ترتب" همواره به صورت صحیح و بدون اشتباه املایی نوشته شود.
- فاصلهگذاری: هنگامی که "ترتب" در جملات استفاده میشود، باید نحوهی فاصلهگذاری بین کلمات رعایت شود.
به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "ترتب" در نوشتار فارسی به درک درست از مفهوم و ساختار جملات و رعایت نکات نگارشی بستگی دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در علم ریاضیات، ترتب اعداد به ما کمک میکند تا روابط بین آنها را بهتر درک کنیم.
- برای تجزیه و تحلیل دادهها، لازم است که ترتب اطلاعات را به دقت رعایت کنیم.
- در فلسفه، بحث دربارهٔ ترتب مفاهیم و اصول میتواند به روشنتر شدن نظریههای مختلف کمک کند.