جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jānešin
successor  |

جانشین

معنی: ۱. کسی که به‌جای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد.
۲. [قدیمی] خلیفه؛ قائم‌مقام؛ ولیعهد.
۳. عوض.
1845 | 0
مترادف: بدل، جايگزين، خلف، خليفه، عوض، قائممقام، نايب، وارث، وليعهد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت)
مختصات: (نِ) (ص فا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: jAneSin
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 414
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
successor | substitute , deputy , surrogate , standby , relief , vicar , locum tenens , succedaneum , succeeder , superseder , vicegerant
ترکی
yerine geçmek
فرانسوی
remplaçant
آلمانی
ersatz
اسپانیایی
sustituto
ایتالیایی
sostituire
عربی
بديل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جانشین" در زبان فارسی به معنای کسی است که جای شخص دیگر را پر می‌کند یا در مقام او قرار می‌گیرد. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند نکته‌ی نگارشی و قواعدی وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنم:

  1. نحوه‌ی نوشتار: کلمه "جانشین" به صورت جدا و بدون هیچ‌گونه علامت اضافی نوشته می‌شود.

  2. کاربردهای کلمه:

    • "جانشین" به عنوان اسم: به معنی کسی که به جای دیگری عمل می‌کند، مثلاً "جانشین مدیر".
    • "جانشین" به عنوان صفت: می‌تواند در توصیف یا مشخص کردن کارکردها به کار رود، مثلاً "جانشین رسمی".
  3. تطابق عددی: اگر "جانشین" به صورت جمع استفاده شود، به شکل "جانشینان" نوشته می‌شود، و با توجه به قاعده‌های صرف و نحو، فعل‌ها و صفات باید با آن تطابق داشته باشند. مثلاً "جانشینان خوب عمل کردند".

  4. استفاده در جملات: در جملات فارسی، معمولاً "جانشین" قبل از اسم مورد نظر یا در نقش مفعول به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • "او به عنوان جانشین مدیر منصوب شد."
    • "جانشین او باید دارای تجربه کافی باشد."
  5. فعل‌های مرتبط: بسته به اینکه در چه زمینه‌ای از "جانشین" استفاده می‌شود، فعل‌هایی مانند "تعیین کردن"، "منصوب کردن" و "جایگزین کردن" می‌توانند در جملات به کار روند.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی و به طور صحیح از "جانشین" در نوشتارهای فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جانشین" در جمله آورده شده است:

  1. مدیر شرکت اعلام کرد که جانشین او به زودی معرفی خواهد شد.
  2. در صورت غیبت مربی، یکی از دستیاران او به عنوان جانشین عمل می‌کند.
  3. پس از بازنشستگی رئیس‌جمهور، جانشین او در انتخابات برنده شد.
  4. او همواره در تلاش است تا یک جانشین مناسب برای خود در سازمان پیدا کند.
  5. جانشین مناسب می‌تواند آینده تیم را تضمین کند.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: قائم مقام، تعویض، نایب، نماینده، وکیل، کشیک، دم دست بودن اماده خدمت، تسکین، کمک، راحتی، جبران، برجستگی، خلیفه، نایب مناب، معاون، کشیش بخش، جانشین موقت، دوا، دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود، لاحق، کامیاب، نایبالسطنه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری