جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ebqā
stay  |

ابقا

معنی: ۱. باقی گذاشتن؛ برجا گذاشتن چیزی.
۲. پایدار نگه ‌داشتن.
۳. [قدیمی] زنده داشتن.
۴. [قدیمی] رحم کردن به حال کسی؛ ترحم؛ شفقت.
3731 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: ابقاء]
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'ebqA
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 104
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
stay
ترکی
kalmak
فرانسوی
rester
آلمانی
bleiben
اسپانیایی
permanecer
ایتالیایی
rimanere
عربی
يقضي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ابقا" در زبان فارسی به معنای نگه‌داشتن یا حفظ کردن چیزی است. در مورد قاعده‌های نوشتاری و نگارشی این کلمه، موارد زیر حائز اهمیت هستند:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "ابقا" به این شکل نوشته می‌شود و از آنجایی که یک کلمه عربی است، بهتر است به صورت صحیح و با رعایت قواعد املایی فارسی نوشته شود.

  2. استفاده از اعراب: در نتیجه اینکه "ابقا" یک کلمه عربی است، ممکن است به صورت "إبقاء" نیز در برخی متون به کار رود، اما در فارسی معمولاً از شکل بدون اعراب (ابقا) استفاده می‌شود.

  3. نحوه استفاده: این کلمه معمولاً در جملات رسمی، اداری و حقوقی به کار می‌رود. برای مثال: "رییس اداره تصمیم به ابقاء کارمند در سمت خود گرفت."

  4. صرف و نحو: "ابقا" به عنوان یک اسم متعدی به کار می‌رود و معمولاً با فعل‌هایی چون "گرفتن" و "کردن" همراه می‌شود.

  5. جا به جایی با کلمات دیگر: گاهی می‌توان از ترکیب‌های مختلف با "ابقا" استفاده کرد، مانند "ابقاء وضعیت"، "ابقاء توافق" و غیره.

  6. دقت در ترجمه: در ترجمه متن‌ها، به خصوص متون حقوقی، باید توجه داشت که معادل درست "ابقا" در زبان مقصد را پیدا کنیم.

با رعایت این نکات می‌توان از کلمه "ابقا" به درستی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مدیر عامل شرکت تصمیم گرفت که نیروهای کلیدی را در سازمان ابقا کند تا روند پیشرفت پروژه‌ها تسریع یابد.
  2. برای حفظ ثبات سیاسی کشور، دولت تلاش کرد تا برخی از وزرا را در پست‌های خود ابقا کند.
  3. به رغم انتقادات، مربی تیم فوتبال بازیکنان اصلی را ابقا کرد و به عملکرد آنها اعتماد داشت.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری