license
98
907
100
معنی کلمه احتیاط معنی واژه احتیاط
معنی:
۱. با تدبیر کار کردن؛ هوشیاری به کار بردن. ۲. دوراندیشی؛ عاقبتاندیشی. ۳. (اسم) (نظامی) بخشی از نیروی نظامی یک کشور که در مواقع اضطراری به کار گرفته میشود.مترادف پروا، حذر، حزم، دورانديشي، عاقبتانديشي، مالانديشي، مبالات، ملاحظه، هشياريمتضاد بيپرواييانگلیسی precaution, caution, reserve, prudence, discretion, forethought, circumspection, vigilance, reservation, nicety, guardعربی احتياط، حيطة، احتراس، أخذ حزره من، حزر، تحفظ، تنبه، تدبير وقائي، وقاية، الاحتياطترکی dikkatفرانسوی prudenceآلمانی vorsichtاسپانیایی precauciónایتالیایی attenzioneمرتبط اقدام احتیاطی، پیش بینی، ژرفی، هوشیاری، احتیاط کاری، وثیقه، ذخیره، اندوخته، حفاظ، پس نهاد، یدکی، صلاحدید، بصیرت، نظر، رای، دوراندیشی، اندیشه قبلی، مال اندیشی، مراقبت، امادگی، مواظبت، شب زنده داری، کشیک، شرط، کتمان، تقیه، قید، دقت، دلپذیری، مطلوبی، گارد، نگهبان، محافظ، پاسدار، پاسبان
مترادف:
پروا، حذر، حزم، دورانديشي، عاقبتانديشي، مالانديشي، مبالات، ملاحظه، هشياري
متضاد:
بيپروايي
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
( اِ) [ ع . ] (مص ل .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'ehtiyAt
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
429
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
precaution | caution , reserve , prudence , discretion , forethought , circumspection , vigilance , reservation , nicety , guard
عربی
احتياط | حيطة , احتراس , أخذ حزره من , حزر , تحفظ , تنبه , تدبير وقائي , وقاية , الاحتياط
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "احتیاط" در زبان فارسی به معنای دقت و مراقبت در انجام کارهاست. در نوشتن و استفاده از این کلمه، توجه به قواعد نگارشی و دستوری زیر ضروری است:
املا : کلمه "احتیاط" به همین شکل و با همین حروف نوشته میشود و نباید املاهای اشتباهی مانند "احتياط" (بدون نقطه) استفاده شود.
جملهگذاری : هنگام استفاده از "احتیاط" در جمله، میتوان از آن به عنوان اسم یا مفعول استفاده کرد. مانند:
"برای سلامتی خود، احتیاط کنید."
"احتیاط در رانندگی اهمیت زیادی دارد."
پیشوندها و پسوندها : این کلمه میتواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود، مثل:
جنس و شمار : "احتیاط" یک اسم جمعناپذیر و غیرقابل شمارش است. بنابراین، به صورت مفرد استفاده میشود و شکل جمع ندارد.
ترکیبات : ممکن است "احتیاط" در ترکیبات خاص دیگر نیز به کار برود. به عنوان مثال:
"به احتیاط عمل کردن"
"احتیاط لازم است."
با رعایت این نکات، میتوان دقت و صحت نگارشی را در استفاده از کلمه "احتیاط" حفظ کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "احتیاط" در جمله آمده است:
هنگام عبور از خیابان، باید با احتیاط عمل کرد تا از تصادف جلوگیری شود.
او با احتیاط به سمت لبه دریا نزدیک شد تا سقوط نکند.
در زمان بحران، احتیاط و برنامهریزی دقیق ضروری است.
پزشک توصیه کرد که برای حفظ سلامتی، احتیاط به خرج داده شود و از غذاهای مضر دوری کنند.
در شرایط نامساعد جوی، رانندگان باید با احتیاط بیشتری رانندگی کنند.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
فرهنگ فارسی عمید واژگان مرتبط: اقدام احتیاطی، پیش بینی، ژرفی، هوشیاری، احتیاط کاری، وثیقه، ذخیره، اندوخته، حفاظ، پس نهاد، یدکی، صلاحدید، بصیرت، نظر، رای، دوراندیشی، اندیشه قبلی، مال اندیشی، مراقبت، امادگی، مواظبت، شب زنده داری، کشیک، شرط، کتمان، تقیه، قید، دقت، دلپذیری، مطلوبی، گارد، نگهبان، محافظ، پاسدار، پاسبان