دد
licenseمعنی کلمه دد
معنی واژه دد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: dat، مقابلِ دام] ‹دده›
مختصات:
(دَ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
dad
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
8
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
give | grant , admit , impute , render , concede , mete , pay , afford , endue , hand , indue , come through , ded
ترکی
ded
فرانسوی
déd
آلمانی
ded
اسپانیایی
muerto
ایتالیایی
ded
عربی
منح | أعطى , دفع , وهب , خصص , كشف نفسه , يعطي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "دد" در زبان فارسی به معنای حیوان وحشی و بهخصوص در ادبیات به معنای موجودات خبیث و خطرناک نیز بهکار میرود. در نگارش فارسی، توجه به نکات زیر میتواند کمککننده باشد:
-
استفاده صحیح: کلمه "دد" را در متن به درستی و در جایگاه مناسب خود استفاده کنید. این کلمه بیشتر در متون ادبی و توصیفی کاربرد دارد.
-
نکات نگارشی:
- در آغاز جمله، کلمه "دد" باید با حرف بزرگ آغاز شود: "ددهایی در جنگل یافت میشوند."
- اگر کلمه "دد" در وسط جمله قرار گیرد، نیازی به حروف بزرگ نیست: "به ددها احترام نمیگذارند."
-
جنس و صرف:
- "دد" به عنوان اسم، به معنای جمع نیز کاربرد دارد، بنابراین میتوانید از آن به صورت جمع نیز استفاده کنید: "ددها در افسانهها ذکر شدهاند."
- ترکیبها: به راحتی میتوانید کلمه "دد" را با دیگر کلمات ترکیب کنید: مثلاً "ددانی" برای اشاره به ویژگیهای ددها یا "ددخوی" برای توصیف رفتار خبیث.
در نهایت، رعایت نکات زبانی و نگارشی به خوانایی و فهم بهتر متن کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دد" در جملات آمده است:
- در میان جنگل، صدای ددهای خشمگین به گوش میرسید.
- او همیشه از داستانهای دد و دسیسههای آنها میترسید.
- در افسانهها، ددها معمولاً به عنوان موجوداتی وحشتناک و خطرناک توصیف میشوند.
- جنگجویان برای مواجهه با ددهای تاریکی آماده شدند.
- صدای ناله ددها در شب، خواب را از چشمان او ربوده بود.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!