راهجو
licenseمعنی کلمه راهجو
معنی واژه راهجو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت فاعلی) ‹راهجوی› [قدیمی]
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
215
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
way
ترکی
yol bulucu
فرانسوی
éclaireur
آلمانی
pfadfinder
اسپانیایی
pionero
ایتالیایی
esploratore
عربی
طريق | اتجاه , سبيل , أسلوب , شكل , نهج , ناحية , فرصة , عادات , مسلك , ممر , تقدم , مجاز , نطاق , طريقة مميزة , حالة , محلة , السمت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
واژه "راهجو" از ترکیب دو بخش "راه" و "جو" ساخته شده است. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، میتوان به موارد زیر توجه کرد:
-
فاصله و hyphen: چون "راه" و "جو" دو جزء جداگانه هستند که یک مفهوم واحد را تشکیل میدهند، باید بین آنها خط تیره (ـ) قرار داد. بنابراین، نوشتن "راهجو" صحیح است.
-
معنی: "راهجو" به معنای کسی است که به دنبال راه یا مسیر است و معمولاً به معنی جستجو کردن در مفاهیم یا موضوعات مختلف نیز استفاده میشود.
-
قید و صفت: در جملات، "راهجو" میتواند به عنوان اسم و یا صفت به کار رود. مثلاً: "او یک راهجوی خوب است."
-
جنسیت: در فارسی، این کلمه جنسیت مشخصی ندارد و میتوان آن را برای هر دو جنس استفاده کرد.
- جایگزینهای ممکن: در برخی موارد میتوان از واژههای دیگری مانند "جستجوگر" یا "پیمایشگر" نیز استفاده کرد، اما "راهجو" بهنوعی به جستجوی معنوی و فلسفی نزدیکتر است.
با رعایت این نکات، میتوانید بهدرستی از کلمه "راهجو" در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در زمانهای قدیم، راهجوها با سفر به نقاط دوردست، اطلاعات و فرهنگهای مختلف را به شهرهای خود میآوردند.
- همیشه از یک راهجو کمک میگرفتم تا به مقصد مورد نظر برسم و مسیرهای کوتاهتر را پیدا کنم.
- در هر سفری که داشتم، با یک راهجو آشنا میشدم که داستانهای جالبی از منطقه و تاریخ آن میگفت.