جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

suzande
burning  |

سوزنده

معنی: ۱. آن‌که یا آنچه چیزی را بسوزاند.
۲. آن‌که یا آنچه بسوزد.
۳. [مجاز] بسیار غم آور.
517 | 0
مترادف: داغ، سوزان، گرم، محترق، ملتهب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت فاعلی)
مختصات: (زَ دِ یا دَ) (ص فا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: suzande
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 132
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
burning
ترکی
yanan
فرانسوی
brûlant
آلمانی
verbrennung
اسپانیایی
incendio
ایتالیایی
bruciando
عربی
إحراق | احتراق , محرق , التهاب , مشتعل , متقد , ملتهب , كياحراقي , لذع , لاذع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سوزنده" در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار می‌رود و به معنای "حس سوزش یا التهاب را ایجاد می‌کند" استفاده می‌شود. در اینجا به چند نکته درباره قواعد و نگارش این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحو: "سوزنده" به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌تواند قبل یا بعد از اسم بیاید. به عنوان مثال:

    • "این فلفل سوزنده است." (قبل از اسم)
    • "ماده سوزنده‌ای وجود دارد." (بعد از اسم)
  2. هجای‌نویسی: این کلمه از نظر هجایی به شکل "سوز-نده" تقسیم می‌شود که شامل دو بخش وزنی است. بخش اول "سوز" به ریشه سوزاندن اشاره دارد و بخش دوم "نده" پسوند صفت ساز است.

  3. قاعده‌های نگارش: در نوشته‌های رسمی و ادبی، بهتر است از کلمات و عبارات توصیفی به گونه‌ای استفاده شود که مفهوم واضح و مشخصی را منتقل کند. کلمه "سوزنده" می‌تواند توصیف‌کننده‌ی یک ویژگی یا خاصیت باشد.

  4. نکته‌های کاربردی: در مواقعی که از این کلمه در متون علمی یا تخصصی استفاده می‌شود، توجه به دقت در بیان و توضیح ویژگی‌ها و اثرات آن ضروری است.

از این رو، با رعایت قواعد و نکات فوق می‌توانید از کلمه "سوزنده" به شکل مؤثر و درست در نگارش‌های خود بهره ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سوزنده" در جمله آورده‌ام:

  1. هوای گرم تابستان به قدری سوزنده بود که همه به دنبال سایه بودند.
  2. کلمات تند و سوزنده‌اش باعث ناراحتی همه حاضران شد.
  3. نارنجی سوزنده آتش، فضای باغ را روشن کرده بود.
  4. او با حرکات سوزنده‌اش در رقص، همه را مجذوب خود کرد.
  5. درد سوزنده‌ای در ناحیه کمرم احساس می‌کنم و باید به پزشک مراجعه کنم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، می‌توانم کمک کنم!


واژگان مرتبط: سوزش اور، سوزش دار، سوختن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری