شقیقه
licenseمعنی کلمه شقیقه
معنی واژه شقیقه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی: شقیقَة، جمع: شَقائِق]
مختصات:
(شَ قَ یا قِ) [ ع .شقیقة ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
Saqiqe
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
515
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
temple
ترکی
tapınak
فرانسوی
temple
آلمانی
tempel
اسپانیایی
templo
ایتالیایی
tempio
عربی
معبد | هيكل , صدغ , كنيسة , محفل ماسوني , فاتوح
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «شقیقه» به معنی «طرفین پیشانی» است و در نوشتار و گفتار فارسی به شکل زیر قواعدی دارد:
-
نحو و دستور زبان:
- «شقیقه» یک اسم خاص است و میتوان آن را در جملات به عنوان فاعل، مفعول، یا complemento استفاده کرد.
- مثال: «شقیقههای او بر اثر خشم سرخ شده بود.»
-
تطابق در تعداد:
- اگر بخواهید از این کلمه در جمع استفاده کنید، در زبان فارسی از «شقیقهها» و یا «شقیقهها» به صورت جمع استفاده میشود.
- مثال: «شقیقههای او وقتی خنده میکرد، زیبا بود.»
-
جایگاه کلمه:
- «شقیقه» معمولاً در جملات به عنوان اسم میآید و میتواند قبل یا بعد از فعل قرار گیرد.
- مثال: «او شقیقهاش را مالید.»
-
نگارش و املای کلمه:
- املای صحیح این کلمه «شقیقه» است و از حروف «ش»، «ق»، «ی»، «ق»، «ه» تشکیل شده است.
-
نکات نگارشی:
- هنگام نوشتن یک متن، توجه داشته باشید که کلمه «شقیقه» در متون ادبی و هنری میتواند بار معنایی خاصی داشته باشد و باید بر اساس زمینه متن به درستی استفاده شود.
- ترکیبهای مربوط به شقیقه:
- میتوان از این کلمه در ترکیبهای مختلف مانند «درد شقیقه» یا «شقیقههای سرخ» استفاده کرد.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «شقیقه» به شکل صحیح و مناسب در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در ادامه چند مثال از استفاده کلمه "شقیقه" در جملهها آورده شده است:
- هنگام مطالعه، حس کردم که شقیقههایم شروع به درد کردن کردهاند.
- او با دستش شقیقههایش را ماساژ میداد تا استرسش کاهش یابد.
- به نظر میرسید که شقیقهاش به خاطر فشار کار، کمی متورم شده است.
- در یک روز گرم تابستان، عرق از شقیغههایش به روی صورتش ریخت.
- برای تسکین سردردش، کمکم یخ را بر روی شقیقههایش گذاشت.
امیدوارم این جملات به شما کمک کند!