فاسق
licenseمعنی کلمه فاسق
معنی واژه فاسق
fāseq
lover
|
فاسق
مترادف:
بدپيشه، بي تقوا، بي عفاف، بي ناموس، تبهكار، رفيق، رفيقه، زناكار، فاجر، فاسد، لات، معشوق، معشوقه، نابكار، ناپارسا، نادرست، نامتقي، هرزه
متضاد:
صالح
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمعِ: فَسَقَة و فُسّاق]
مختصات:
(س ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
fAseq
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
241
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
lover | debauchee , paramour , lecher , libertine , goat , leman , fun
ترکی
sapık
فرانسوی
le pervers
آلمانی
der perverse
اسپانیایی
el pervertido
ایتالیایی
il pervertito
عربی
المنحرف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فاسق" به معنای فردی است که از حدود و قوانین دینی یا اخلاقی تخطی میکند. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به چند نکته ضروری است:
-
نحوه کاربرد:
- "فاسق" معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به افراد، اعمال یا رفتارهای غیر اخلاقی اشاره کند. مثلاً: "او به دلیل رفتار فاسق خود، مورد نکوهش قرار گرفت."
-
نحوه صرف و جمع:
- جمع این کلمه "فاسقان" است. مثلاً: "فاسقان باید از جامعه طرد شوند."
-
مضامین و معانی:
- در متون دینی و ادبی، "فاسق" ممکن است بار معنایی منفی داشته باشد و به غیرت دینی یا اخلاقی فرد اشاره کند. دقت کنید که در متون خود، این بار معنایی را به درستی لحاظ کنید.
-
پرهیز از کلمات توهینآمیز:
- هنگام استفاده از واژه "فاسق"، توجه داشته باشید که این کلمه میتواند بار توهینآمیز داشته باشد. در مکالمات یا نوشتارهای رسمی، بهتر است به دقت انتخاب شود.
- قراردادهای نگارشی:
- در نگارش رسمی، ترجیحاً از کلمات و عبارات رسمی استفاده کنید. به عنوان مثال، به جای گفتن "او فاسق است"، میتوانید بگویید "رفتارهای او در زمره رفتارهای فاسقانه قرار دارد."
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "فاسق" را به درستی و مؤثر به کار برید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در داستانی که میخواندم، شخصیت اصلی به دلیل اعمال فاسق خود از جامعه طرد شد.
- قرآن کریم به شدت از رفتارهای فاسقانه و ناپسند انتقاد کرده و بر نوعدوستی و صداقت تأکید میکند.
- فاسقها معمولاً به دنبال منافع شخصی خود هستند و بیتوجه به عواقب اعمالشان عمل میکنند.