فیزیولوژی
licenseمعنی کلمه فیزیولوژی
معنی واژه فیزیولوژی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [فرانسوی: physiologie] (زیستشناسی)
مختصات:
(فره )
الگوی تکیه:
WWWWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
fiziyoloZi
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
166
شمارگان هجا:
5
دیگر زبان ها
انگلیسی
physiology
ترکی
fizyoloji
فرانسوی
physiologie
آلمانی
physiologie
اسپانیایی
fisiología
ایتالیایی
fisiologia
عربی
علم وظائف الأعضاء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فیزیولوژی" در زبان فارسی به معنای علم مطالعهی عملکردهای زیستی در موجودات زنده است و به صورت زیر مورد استفاده و نگارش قرار میگیرد:
-
نویسهنگاری: به زبان فارسی، "فیزیولوژی" به همین شکل نوشته میشود و به هیچوجه نیازی به تغییر یا اصلاح ندارد. این کلمه به صورت علمی و تخصصی در متون مرتبط با علوم زیستی و پزشکی به کار میرود.
-
قواعد نحوی:
- «فیزیولوژی» یک اسم است، بنابراین میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا جزء دیگر جمله به کار رود.
- مثلاً: «فیزیولوژی انسان به بررسی عملکرد اعضای بدن میپردازد.»
-
ترکیبات و مشتقات:
- این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال، "فیزیولوژی ورزشی" یا "فیزیولوژی گیاهی".
-
نگارشی:
- در متون علمی، بهتر است کلمه "فیزیولوژی" در وسط جملات به صورت صحیح و با رعایت اصول نگارشی صحیح استفاده شود.
- نکات خاص:
- هنگام استفاده از این کلمه در متون علمی، از نوشتن آن به صورت اختصار یا تغییر شکل آن خودداری شود تا از آشفتگی معنایی جلوگیری شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "فیزیولوژی" بهدرستی و بهطور مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- فیزیولوژی انسان به بررسی عملکردهای مختلف دستگاههای بدن و نحوه تعامل آنها با یکدیگر میپردازد.
- مطالعه فیزیولوژی گیاهان به ما کمک میکند تا بهتر بفهمیم که چگونه گیاهان انرژی را از نور خورشید به غذا تبدیل میکنند.
- فیزیولوژی ورزشی به تحلیل تأثیرات فعالیتهای بدنی بر بدن و بهبود عملکرد ورزشی میپردازد.