قرقی
licenseمعنی کلمه قرقی
معنی واژه قرقی
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [ترکی] (زیستشناسی)
مختصات:
(قِ) [ تر. ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
qerqi
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
410
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sparrow hawk | qur'an
ترکی
kargi
فرانسوی
qarghi
آلمانی
qarghi
اسپانیایی
qarghi
ایتالیایی
qarghi
عربی
الباشق طائر من الجوارح | عصفور هوك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قرقی" در زبان فارسی به معنی پرندهای است که به خانوادهٔ "قرقیان" تعلق دارد. در اینجا نکاتی در مورد قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه آورده شده است:
1. املا:
- املای صحیح کلمه "قرقی" به صورت "قرقی" است و باید به این شکل نوشته شود.
2. نقش کلمه در جمله:
- "قرقی" میتواند به عنوان اسم در جمله به کار برود. به عنوان مثال: "قرقی در آسمان پرواز میکند."
3. توصیف و تمییز:
- میتوانید از صفات برای توصیف "قرقی" استفاده کنید. به عنوان مثال: "قرقی زیبا" یا "قرقی رنگارنگ."
4. افعال مرتبط:
- افعال مرتبط با "قرقی" میتوانند شامل پرواز کردن، آواز خواندن و شکار کردن باشند. به عنوان مثال: "قرقی آواز میخواند."
5. قواعد صرفی:
- "قرقی" اسم مفرد است و در صورت جمع شدن به "قرقیها" تبدیل میشود.
6. نحو:
- "قرقی" میتواند در جایگاههای مختلفی در جمله قرار گیرد: فاعل، مفعول و...
مثالهای استفاده:
- جمله با فاعل: "قرقی بر قلهٔ کوه نشسته است."
- جمله با مفعول: "او قرقی را مشاهده کرد."
با این قواعد میتوانید بهراحتی از کلمه "قرقی" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- صبح زود، صدای قرقی در باغ باعث شد تا از خواب بیدار شوم.
- در حیاط خانه، قرقی نشسته بود و با آوازش گنجشکها را به چالش میکشید.
- در فصل بهار، قرقیها به طور دستهجمعی در پارک مشغول بازی و جستوخیز بودند.