لنگیدن
licenseمعنی کلمه لنگیدن
معنی واژه لنگیدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم)
مختصات:
(لَ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
164
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
limp | clop , halt , hobble , lag , stagger , language
عربی
عرج | ارتخاء , ضعف , ظلع , ترنح , تقدم ببطء , رخو , مترهل , لين , ضعيف , يعرج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "لنگیدن" در زبان فارسی به معنای راه رفتن با دشواری یا اصطلاحاً لنگزنی است. استفاده از این کلمه و نوشتار آن باید به صورت زیر رعایت شود:
-
نحو و جملهبندی:
- "لنگیدن" معمولاً به عنوان فعل در جمله به کار میرود. مثلاً: "او به خاطر آسیبدیدگی پایش، لنگید."
-
صرف فعل:
- "لنگیدن" به عنوان فعل ناقص صرف میشود. در زمانهای مختلف (ماضی، مضارع و آینده) شکلهای مختلفی دارد. مثلاً:
- ماضی: "او لنگید."
- مضارع: "او لنگد."
- آینده: "او لنگ خواهد زد."
- "لنگیدن" به عنوان فعل ناقص صرف میشود. در زمانهای مختلف (ماضی، مضارع و آینده) شکلهای مختلفی دارد. مثلاً:
-
نقطهگذاری:
- در جملات، باید توجه کرد که نقطهگذاری صحیح باشد. مثلاً بعد از جملات خبری باید از نقطه استفاده کرد.
-
استفاده از ترکیبات:
- "لنگیدن" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات نیز قرار گیرد. به عنوان مثال: "او لنگید و به آرامی به خانه رسید."
- جمع و مفرد:
- توجه کنید که فعل "لنگیدن" همیشه برای افراد مفرد یا جمع به کار میرود: "آنها لنگیدند." یا "او لنگید."
حفظ این نکات میتواند به شما کمک کند تا در استفاده از کلمه "لنگیدن" به درستی عمل کنید و نگارش بهتری داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- بعد از آسیب دیدن، او هنگام راه رفتن لنگیدن شروع کرد و نیاز به درمان داشت.
- صدای لنگیدن پای پیرمرد در خیابان، توجه همه را جلب کرد.
- او به دلیل خستگی شدید، در طول مسابقه لنگیدن و نتوانست به سرعت قبل از مسابقه ادامه دهد.
