جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

na(e,o)mā
facing  |

نما

معنی: ۱. افزون ‌شدن؛ افزایش‌ یافتن.
۲. [قدیمی] بلند ‌شدن.
2349 | 0
مترادف: 1- ظاهر، نمود 2- شاخص 3- جبهه، منظره 4- رويش، نمو 5- توان، قوه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹نمایه›
مختصات: (اِفا.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: namA
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 91
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
facing | view , front , exponent , face , superficies , diagram , surface , index , hue , visage , air
ترکی
görüş
فرانسوی
voir
آلمانی
sicht
اسپانیایی
vista
ایتالیایی
visualizzazione
عربی
مواجهة | مقابل , تخريج , طلاء , تلبيس , غطاء , دوران
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نما" در زبان فارسی می‌تواند معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشد و بر حسب بافت، به اشکال مختلفی استفاده می‌شود. در زیر به چند قاعده و نکته نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

معانی و کاربردها

  1. نما به معنای منظر و تصویر: این کلمه در معانی مختلفی از جمله دید، منظر، و تصویر به کار می‌رود.

    • مثال: «نماهای زیبا از کوه‌ها»
  2. نما به معنای نمایشی یا ظاهری: در برخی زمینه‌ها، مانند تئاتر یا سینما، کلمه "نما" برای اشاره به نمایش یا صحنه‌ها به کار می‌رود.

    • مثال: «این نمایش دارای نماهای جذابی بود.»
  3. نما به معنای ساختمان‌ها: در معماری، این کلمه به نمای بیرونی ساختمان‌ها اشاره دارد.
    • مثال: «نماي ساختمان به‌خوبی طراحی شده است.»

نکات نگارشی

  1. استفاده از علامت نگارشی: در جملاتی که کلمه "نما" به عنوان اسم یا صفت به کار می‌رود، به جای استفاده از علامت‌های اضافی، می‌توانید به سادگی جمله را بیان کنید.

    • مثال: «نماي شهر در غروب فوق‌العاده است.»
  2. جمع‌سازی: هنگامی که از "نما" به صورت جمع استفاده می‌کنید، می‌توانید به شکل "نماها" به آن اشاره کنید.

    • مثال: «نماها و زیبایی‌های مختلف شهر را می‌توان دید.»
  3. زبان محاوره و ادبیات: در استفاده‌های رسمی و ادبی، توجه کنید که کلمه "نما" به خوبی با سایر کلمات هماهنگ شود و از جملات ساده و روشن استفاده نمایید.

  4. تحریر با دقت: از واژه "نما" در متون رسمی و علمی مطمئن شوید که موضوع و مفهوم جملات به خوبی منتقل شود و از ایجاد ابهام جلوگیری شود.

نتیجه‌گیری

کلمه "نما" به خودی خود کلمه‌ای چندمعنا و قابل انعطاف است که بسته به بافت جمله، معانی متفاوتی پیدا می‌کند. در استفاده از این کلمه، توجه به معانی و قواعد نگارشی کمک می‌کند تا ارتباطات بهتری برقرار شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. نمای ساختمان جدید در مرکز شهر بسیار زیبا و مدرن طراحی شده است.
  2. در این فصل، رنگ‌های طبیعت تغییر کرده و نمای باغ بیشتر از همیشه دیدنی شده است.
  3. هنرمند با استفاده از رنگ‌های گرم، نمای تابستان را در این نقاشی به تصویر کشیده است.

واژگان مرتبط: روکش، رویه، نظر، دید، نظریه، عقیده، جلو، پیش، جبهه جنگ، صف پیش، نماینده، چهره، صورت، رو، وجه، قیافه، روکار، سطح، جدول، طرح، شکل هندسی، خط هندسی، تراز، بیرون، فهرست، نمایه، سبابه، فهرست راهنما، رنگ، شکل، فریاد، چرده، تصویر، رخسار، منظر، سیما، رخ، هوا، باد، جریان هوا، فضا، نسیم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری