جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

biqarār
restless  |

بی‌قرار

معنی: ۱. بی‌آرام؛ ناآرام؛ بی‌تاب.
۲. ناپایدار.
768 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [فارسی. عربی]
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: biqarAr
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 513
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
restless | fidgety , disquiet , agog , hectic , restive , lubricious , variable
ترکی
huzursuz
فرانسوی
agité
آلمانی
unruhig
اسپانیایی
inquieto
ایتالیایی
irrequieto
عربی
قلق | ضيق الصدر , عصبي , مضطرب , هائج , لا يهدأ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بی‌قرار" از دو قسمت تشکیل شده است: "بی" و "قرار". در زبان فارسی، این کلمه به معنای عدم آرامش یا عدم ثبات به کار می‌رود. برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه عبارتند از:

  1. نوشتار: این کلمه باید به صورت "بی‌قرار" نوشته شود و بین "بی" و "قرار" فاصله نباید باشد، بلکه باید از خط فاصله (-) استفاده کرد.

  2. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند به عنوان صفت به کار رود. مثلاً: "او همیشه بی‌قرار است" یا "احساس بی‌قراری می‌کنم".

  3. توافق با اسم: ممکن است با اسم‌های مختلفی به کار رود و باید با توجه به جمله و موضوع، تطبیق داده شود. Например: "دل بی‌قرار"، "زندگی بی‌قرار".

  4. معنای مجازی: علاوه بر معنای لغوی، "بی‌قرار" در مفاهیم عاطفی و احساسی نیز کاربرد دارد و می‌تواند به نوعی نشان‌دهنده نارضایتی یا اشتیاق باشد.

  5. قواعد صرف و نحو: در جملات، می‌تواند به عنوان رمز توصیفی در توصیف حالات و احساسات استفاده شود و باید به صورت صحیح با فعل و سایر عناصر جملات ترکیب شود.

با توجه به این نکات، می‌توانید به استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "بی‌قرار" در نوشتار و گفتار خود بپردازید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بی‌قرار" در جمله‌ آورده‌ام:

  1. در شبی دلگیر و تاریک، او به خاطر یادآوری آن لحظه‌های شیرین، بی‌قرار و مضطرب بود.
  2. صدای موسیقی باعث شد که حس بی‌قراری در دلش بیشتر شود و نتواند آرام بنشیند.
  3. هر وقت به یاد او می‌افتاد، احساس بی‌قراری می‌کرد و نمی‌توانست تمرکز کند.
  4. بی‌قراری او در انتظار جواب نامه‌اش به وضوح دیده می‌شد.
  5. در روزهای بارانی، قلبش بی‌قرار می‌تپید و او را به یاد خاطرات گذشته می‌انداخت.

امیدوارم این جملات کمک کند!


واژگان مرتبط: بی قرار، بی آرام، مضطرب، ناراحت، بی آرامی، نگران، مشتاق، گیج کننده، دارای تب لازم، سرکش، کله شق، رام نشو، چموش، لیز، نرم، هرزه، گریز پا، پر شهوت، متغیر، بی ثبات، تغییر پذیر، بی وفا، پر از تنوعات

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری