اخم
licenseمعنی کلمه اخم
معنی واژه اخم
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "اخم" در زبان فارسی به معنای جمع کردن ابروها و به طور کلی به حالت چهرهای اشاره دارد که نشاندهنده نارضایتی یا عصبانیت است. برای استفاده صحیح و نگارشی از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نحوه نوشتار: کلمه "اخم" به صورت صحیح و بدون خطای املایی نوشته میشود.
-
گستره معنایی: اخم در جمله میتواند به عنوان اسم یا فعل (مانند "اخم کردن") به کار رود. از این رو باید با دقت انتخاب شود تا معنای مورد نظر را به درستی انتقال دهد.
-
جملات توصیفی: میتوان از این کلمه در جملات توصیفی استفاده کرد. مثلاً: "او با یک اخم عمیق به صحبتهای او پاسخ داد."
-
قیدها و صفتها: برای توصیف شدت یا نوع اخم، میتوان قیدها یا صفتهای مناسب را به کار برد. مثلاً: "اخم شدید" یا "اخم نرم".
-
تشبیه و مجاز: در نوشتار ادبی، میتوان از تشبیه یا مجاز برای توصیف اخم استفاده کرد. مثلاً: "اخم او چون ابرهای تاریک در آسمان بود."
- اجتناب از تکرار: در نگارش، سعی شود از تکرار مکرر کلمه "اخم" پرهیز شود. میتوان از مترادفها یا عبارات توصیفی دیگر استفاده کرد.
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "اخم" به طور مؤثر و گویا در نگارش فارسی استفاده کرد.
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اخم" در جمله آورده شده است:
- وقتی او به من نگاه کرد، اخم بر چهرهاش نشسته بود و مشخص بود که ناراحت است.
- اخم کردن در هنگام عصبانی شدن یکی از نشانههای غیرکلامی احساسات است.
- او با اخم وارد اتاق شد و همه متوجه شدند که برایش اتفاقی افتاده است.
- معلم با اخم به دانش آموزان نگاه کرد تا توجه آنها جلب شود.
- حتی اگر او اخم کند، من به دوستیام با او ادامه میدهم.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!