جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

play  |

بازیج

معنی: بازیج . (اِ) پاسی از شب که پازیره هم گویند. (فرهنگ شعوری ، ج 1 ص 154). ساعت شب . (ناظم الاطباء). رجوع به بازیره شود. || منجوقی که به گهواره ٔ بچه ها می آویزند و آنرا بازپیچ هم گویند. (فرهنگ شعوری ). هر چیزی که جهت بازی کردن کودک به گهواره آویزان کنند. (ناظم الاطباء) :
آید ز باغ بی سرود بازیج
دستت بکراغه ای بر آرد و ز پیچ .
لبیبی (از فرهنگ شعوری ).
|| گردن بند. گلوبند. || زنجیر. || تسبیح . (ناظم الاطباء).
... ادامه
375 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 23
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
play
عربی
لعب | عزف , لعب دور , لعب مع , تلاعب , تنافس , مثل , تلاعب بالألفاظ , تسلى , بارى , حرك حجر الشطرنج , إشترك في لعبة , مسرحية , تمثيل , طريقة اللعب , تسلية , تمثيلية , مسابقة , لعبة

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری