جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بجا آوردن . [ ب ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) انجام دادن . گزاردن . امتثال . به فعل آوردن . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). اجرا کردن : همی چرخ رازیر پا آورم به هر رزم مردی بجا آورم . فردوسی . چو عهدی با کسی کردی بجا آر که ایمانست عهد از دست مگذار. ناصرخسرو. اگر این چند حق بجا آری رخت در خانه ٔ خدا آری . اوحدی . مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد. حافظ. غرور عشق زلیخا بهانه انگیزست وگرنه یوسف ما بندگی بجا آورد. صائب . || شناختن . دانستن . (انجمن آرای ناصری ). تشخیص دادن : یکی از بزرگان محمود را بخواب دید که همه اندام او ریخته و خاک شده مگر چشم او که در چشمخانه همی گردید. همه ٔ بزرگان در تأویل آن فروماندند مگر درویشی که بجای آورد و گفت هنوز نگرانست که ملکش با دگرانست . (گلستان ). || ثابت کردن . آماده کردن . در جای خود قرار دادن . بکار داشتن : نبشتن ز گفتن مهمتر شناس بگاه نوشتن بجا آر هوش . مسعود سعد. و رجوع به بجای آوردن شود. perform, pay, spot, remove نفذ، عزف، نجز، أدى، غنى، رقص، مثل، مارس، مثل دور في مسرحية، تنفيذ انجام دادن، اجرا کردن، کردن، نمایش دادن، بازی کردن، پرداختن، پرداخت کردن، تلافی کردن، پول دادن، دادن، کشف کردن، با خال تزئین کردن، در نظر گرفتن، لکه دار کردن یا شدن
نفذ|عزف , نجز , أدى , غنى , رقص , مثل , مارس , مثل دور في مسرحية , تنفيذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بجا آوردن" به معنای انجام دادن یا به عمل آوردن چیزی در مکان یا زمان مناسب است. در نوشتار فارسی، قواعد نگارشی و زبانی زیر را میتوان برای این کلمه در نظر گرفت:
استفاده درست از فعل: "بجا آوردن" یک فعل ترکیبی است که از "بجا" (به معنای به جا یا مناسب) و "آوردن" (به معنای انجام دادن) تشکیل شده است. در جملات، این فعل باید به درستی با فاعل و سایر اجزا هماهنگ شود.
نکات صرفی: "بجا آوردن" به صورتهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
من بجا میآورم
تو بجا میآوری
او بجا میآورد
ما بجا میآوریم
آنها بجا میآورند
استفاده در جملات: این فعل معمولاً به صورت جملات خبری یا امری استفاده میشود. به عنوان مثال:
او همیشه کارهایش را بجا میآورد.
لطفاً این موضوع را بجا بیاورید.
نقاط قوت و ضعف: استفاده از "بجا آوردن" میتواند نشاندهنده مسئولیتپذیری و دقت در انجام کارها باشد. جملاتی که این فعل را شامل میشوند اغلب به توازن و هماهنگی در اعمال اشاره دارند.
غلطهای رایج: یکی از اشتباهات رایج در استفاده از این کلمه، عدم رعایت ساختار فعل یا نادیده گرفتن جملههای شرطی و زمانهای مختلف است.
با رعایت این نکات، میتوان به خوبی از کلمه "بجا آوردن" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او توانست برای ظاهر شدن در جلسه، تمام مراسم را به خوبی بجا آورد.
معلم از دانشآموزان خواست تا با دقت و احترام، وظایف خود را بجا آورند.
در طول مراسم عروسی، مهمانان به طور سنتی برخی از آداب و رسوم را بجا آوردند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: انجام دادن، اجرا کردن، کردن، نمایش دادن، بازی کردن، پرداختن، پرداخت کردن، تلافی کردن، پول دادن، دادن، کشف کردن، با خال تزئین کردن، در نظر گرفتن، لکه دار کردن یا شدن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر