جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اص . [ اَص ص ] (ع مص ) درخشیدن چیزی . (منتهی الارب )(قطر المحیط). || سخت گردیدن گوشت ناقه ومحکم شدن پیوستگی الواح آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). سخت شدن گوشت ناقه و پیوستگی الواح آن ، و پر شدن گوشت و بهبود یافتن و فربه شدن آن . (قطر المحیط). || بسیارشیر شدن ناقه . (منتهی الارب ). || شکستن چیزی . || نرم کردن چیزی .(اقرب الموارد) (قطر المحیط). || انبوهی کردن قوم با یکدیگر. (از قطر المحیط). تنگ بر یکدیگرآوردن . انبوهی کردن بعضی بر بعضی . (ناظم الاطباء). originally أصلا، في الأصل، أولا
کلمه "اص" به خودی خود یک کلمه مستقل نیست و در زبان فارسی استفاده میشود که در موارد خاصی به کار میرود. این کلمه معمولاً به عنوان یک پیشوند برای ایجاد واژههای جدید یا به عنوان بخشی از برخی کلمات خاص در زبان فارسی استفاده میشود. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
استفاده در کلمات: "اص" ممکن است در کلماتی مانند "اصطلاح" یا "اصول" دیده شود. در این موارد، باید کلمه کامل به صورت صحیح نوشته شود.
نقطهگذاری: اگر "اص" در یک متن نوشته شده باشد و به دنبال آن توضیحی باشد، باید با استفاده از ویرگوله یا نقطهگذاری مناسب از آن استفاده کرد.
جداسازی: باید توجه داشت که در نوشتن کلمات، به ویژه در متونی که کلمات مرکب دارند، فاصله بین اجزاء به درستی رعایت شود.
زبان محاوره و نوشتاری: "اص" در محاوره ممکن است به صورت غیررسمی و با معنی خاصی در نظر گرفته شود، اما در نوشتار رسمی باید از معانی دقیق و صحیح استفاده شود.
اگر سوال خاصی درباره این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر