جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: اصنام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ صنم ، بمعنی بت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (ناظم الاطباء). بتها، و این جمع صنم است . (غیاث ). چیزهایی که عوض خداوند پرستش کنند. ج ِ صنم ، بمعنی وثن ،معرب شمن . (از قطر المحیط). ج ِ صنم ، وثن و آن صورت یا تمثال انسان یا جانوریست که برای پرستش اتخاذ شود، یا هر آنچه بجز یزدان پرستیده گردد. (از اقرب الموارد). و رجوع به صنم شود. و در قرآن کریم کلمه ٔ اصنام بمعنی بتان در سوره ٔ اعراف (7) آیه ٔ 138 بدینسان آمده است : فَاءَتَوا علی قوم یعکفون علی اصنام . و نیزکلمه ٔ مزبور در سوره ٔ انعام (6) آیه ٔ 74 و سوره ٔ شعرا (26) آیه ٔ 71 و سوره ٔ ابراهیم (14) آیه ٔ 35 و سوره ٔ انبیاء (21) آیه ٔ 57 بهمین معنی بکار رفته است . الغرانیق ، و منه قول امروءالقیس : و بسم اﷲ والبلد الحرام بعزی و الغرانیق الکرام . سعدیا چون بت شکستی خود مباش خودپرستی کمتر از اصنام نیست . سعدی (طیبات ). || بمجاز، دلبران . معشوقگان : سعدی علم شد در جهان صوفی ّ و عامی گو بدان ما بت پرستی میکنیم آنگه چنین اصنام را. سعدی . رجوع به صنم و بت شود. || و در تداول حکمت اشراق ، اصنام یا ارباب اصنام را مرادف مُثُل آرند. سهروردی در ذیل عنوان مُثُل افلاطونی گوید: آیا شما اعتراف نکرده اید که صورت جوهر با اینکه عرض است در ذهن حاصل می آید، چنانکه گفته اید هر شی ٔ را وجودی در اعیان و وجودی در اذهان است ؟ پس هرگاه روا باشد که حقیقت جوهری در ذهن حاصل آید با اینکه عرض باشد، روا خواهد بود که در عالم عقلی ماهیت ها بذات خود قائم باشند و آنها را در این عالم اصنامی باشد که بذات خود قائم نباشند، چه آنها برای کمال غیر خود باشند و کمال ماهیت های عقلی را ندارند چنانکه مثل ماهیت های خارج از ذهن از جوهرها در ذهن حاصل آیند ولی به ذات خود قائم نباشند، چه آنها کمال یا صفتی برای ذهن اند و دارای آنچنان استقلالی همانند ماهیت های خارج نیستند تا به ذات خود قائم باشند. (از حکمت اشراق ص 92). و در ص 159 آرد: و هرچند استعمال مثال در نوع مادی یا صنم فزونی یابد، چنانکه گویی بدان اختصاص یافته است ، همانا در رب النوع بکار رفته است ، زیرا هر یک از آن دو در حقیقت از وجهی مثالی برای دیگریست ، چه همچنانکه صنم مثالی برای رب صنم در عالم حس است همچنین رب صنم مثالی برای صنم در عالم عقل است ، و بهمین سبب ارباب اصنام را مُثُل خوانند. رجوع به ص 143 و 156 و 166 و 177 و 224 و 205 همان کتاب و مُثُل شود. the main الرئيسي isimler des noms namen nombres nomi
کلمه "اصنام" در فارسی به معنی "بتها" یا "مجسمههای مذهبی" است. این کلمه به واژهٔ عربی "صنم" برمیگردد و در متون ادبی و تاریخی به کار میرود. در اینجا به نکاتی دربارهٔ قواعد و نگارش این کلمه اشاره می کنیم:
نکتهٔ املایی: کلمه "اصنام" به صورت صحیح و بدون غلط املایی نوشته میشود. توجه داشته باشید که "ص" و "ن" در این واژه به صورت صحیح استفاده شدهاند.
نکتهٔ جمعسازی: "اصنام" جمع "صنم" است. به این ترتیب اگر به چیزی اشاره میکنید که بیشتر از یک بت یا مجسمه باشد، میتوانید از این کلمه استفاده کنید.
جایگاه نگارشی: این کلمه معمولاً در متون مذهبی، ادبیات کلاسیک، یا مقالات تاریخی به کار میرود. اگر در متن رسمی یا علمی به کار میرود، سعی کنید به قواعد نگارشی و شیوهٔ استفاده از چنین واژههایی توجه داشته باشید.
انتصاب به زبان عربی: اگر قصد دارید در متنی به زبان عربی نیز از این کلمه استفاده کنید، توجه داشته باشید که در عربی "أصنام" نوشته میشود.
پیشنهادهای نگارشی: در جملاتی که به توصیف یا تحلیل بتپرستی و فرهنگهای باستانی میپردازید، میتوانید از کلمه "اصنام" به طور مؤثر استفاده کنید، مانند: "در فرهنگ باستانی، مردم به پرستش اصنام معتقد بودند."
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "اصنام" در نگارشهای خود بهرهبرداری کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند جمله با کلمه "اصنام" آورده شده است:
در تاریخ دوران جاهلیت، مردم عرب به پرستش اصنام مختلفی میپرداختند.
برخی از شعرا و نویسندگان به نقد رفتارهای قوم خود در رابطه با پرستش اصنام پرداختهاند.
در قرآن کریم، به نابودی اصنام توسط پیامبرانی چون حضرت ابراهیم اشاره شده است.
در کاوشهای باستانشناسی، تعدادی از اصنام قدیمی در منطقههای مختلف یافت شدهاند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!