جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: انتصاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برپای خاستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). برپا شدن . (غیاث اللغات ). || بکاری قیام کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). یقال انتصب للامر؛ اذا قام له . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) : اصدر امیرالمؤمنین کتابه هذا و قد استقامت له الامور و جری علی اذلاله التدبیر و انتصب منصب آبائه الراشدین .(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 301). || بنصب شدن حرف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). حرکت نصب دادن حرفی را. (از اقرب الموارد). || گماشتن . گماردن . نصب کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || مطاوعه ٔ نَصَب َ کند. (از اقرب الموارد). رجوع به نَصْب شود. || (اصطلاح طب قدیم ) بیماریی که نفس در آن بخوبی نیاید و بیمار آرام نداشته باشد مگر آنکه راست نشیند و گردن را راست و کشیده دارد. (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ج 2 ص 51 س 20). || (اِمص ) برپاخاستگی . || راست شدگی . (ناظم الاطباء). || به قرار شدن .بکاری قیام کردن . منصوب شدن . (فرهنگ فارسی معین ). - انتصاب کسی بشغلی و منصبی ؛ اعطای آن شغل به وی . تفویض آن منصب باو. (فرهنگ فارسی معین ). - انتصاب یافتن ؛ برقرار شدن : خسرو خورشیدچتر آنکه ز کلک و کفش پرچم شب یافت رنگ رایت صبح انتصاب . خاقانی . 1- برگماري، تعيين، نصب
2- گماردن، گماشتن انتخاب appointment,ordination موعد، منصب، توظيف، تجهيزات، تقليد، لقاء، ميعاد randevu rendez-vous termin cita appuntamento
کلمه "انتصاب" در زبان فارسی به معنای تعیین و منصوب کردن فردی به یک مقام یا سمت خاص استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مناسب آن، نکات زیر را باید در نظر داشته باشید:
نحوه نوشتن: کلمه "انتصاب" باید با حروف فارسی و به درستی نوشته شود. هیچ گونه اشتباهی در املای آن وجود ندارد.
جملهسازی: هنگامی که از "انتصاب" در جملات استفاده میکنید، توجه داشته باشید که این کلمه معمولاً با حروف اضافهای مانند "به" یا "برای" همراه میشود.
مثال: "آقای فلانی به عنوان مدیر جدید انتصاب شد."
صرف نامها و عناوین: در جملات رسمی، بهتر است از عناوین و نامهای کامل استفاده کنید.
مثال: "با انتصاب دکتر احمدی به سمت رئیس دانشگاه، تغییرات جدیدی در برنامههای آموزشی آغاز خواهد شد."
استفاده از همنشینها: میتوانید از کلمات و عبارات همنشین برای توضیح یا تبیین بیشتر استفاده کنید.
مثال: "انتصاب افراد شایسته در سازمانها میتواند به بهبود عملکرد آنها کمک شایانی کند."
قاعده جمع و مفرد: توجه داشته باشید که "انتصاب" به صورت مفرد به کار میرود و در صورت نیاز به جمع، میتوانید از "انتصابات" استفاده کنید.
مثال: "انتصابات اخیر در دولت با واکنشهای مختلفی همراه بود."
رسمالخط: در متنهای رسمی، اطمینان حاصل کنید که از رسمالخط استاندارد پیروی کنید و هیچ کلمهای را به اشتباه ننویسید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "انتصاب" به درستی و با اثرگذاری بیشتر استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کاربرد کلمه "انتصاب" در جملات آورده شده است:
پس از بررسی های لازم، او به عنوان مدیر جدید شرکت انتصاب شد.
انتصاب اعضای جدید هیئت مدیره در جلسه شب گذشته انجام گرفت.
وزیر آموزش و پرورش در مراسمی رسمی، معلمی را به عنوان سرپرست مدرسه انتصاب کرد.
انتصاب افراد شایسته برای پستهای کلیدی، میتواند به رشد سازمان کمک کند.
در طی جلسه، رئیس جمهور از انتصاب مشاوران جدید خود خبر داد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر