جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ehmāl
negligence  |

اهمال

معنی: اهمال . [ اِ ] (ع مص ) بخود فروگذاشتن چیزی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). فروگذاشتن چیزی را بخود. (از صراح ومنتخب بنقل غیاث اللغات ) (آنندراج ). فروگذاشتن . (مؤید) (تاج المصادر بیهقی ) (تفلیسی ) (مجمل اللغة) (مصادر زوزنی ). بخود واگذاشتن یا رها کردن چیزی را و بکار نبردن آن را بعمد یا نسیان . (از اقرب الموارد). گذاشتن چیزی را و باستعمال ناداشتن آنرا. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || استوار نداشتن کار کسی را. (از اقرب الموارد). || ضد اعجام . (ازاقرب الموارد). بی نقطه کردن حرف . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || (اِ) غفلت . تهاون . تغافل . بی پروایی . فروگذار. فروگذاشت . سستی . تکاهل . درنگی . (ناظم الاطباء) : هر جانوری که در این کار اهمال نماید از استقامت معیشت محروم آید. اهمال ...را مذهب جمعیت رخصت نمی بینم . (کلیله و دمنه ). و در پای اهمال و امهال افتد. (سندبادنامه ص 216). این اهمال و امهال را چه حجت آرد. (سندبادنامه ص 217). منوچهر در سرکس بپدر فرستاد و از معرض حقوق و اهمال حقوق تفادی نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 265). در چنین سالی مخنثی دور از دوستان که سخن در وصف او ترک ادب است ... و بطریق اهمال از سر آن درگذشتن هم نشاید. (گلستان ).
... ادامه
2233 | 0
مترادف: تسامح، تعلل، تغافل، تكاهل، تنبلي، تهاون، سستي، طفره، غفلت، فرويش، كاهلي، كوتاهي، مسامحه، مماشات، مماطله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: ( اِ ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'ehmAl
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 77
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
negligence | neglect , nonfeasance , dodge
ترکی
erteleme
فرانسوی
procrastination
آلمانی
prokrastination
اسپانیایی
dilación
ایتالیایی
indugio
عربی
إهمال | غفلة , الإهمال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «اهمال» به معنای سهل‌انگاری، غفلت یا عدم توجه به کاری است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، نکات زیر را مدنظر داشته باشید:

  1. استفاده صحیح: این کلمه معمولاً در مواقعی به کار می‌رود که فردی عمدی یا ناخواسته از انجام کاری سرباز می‌زند. مثلاً: «اهمال در انجام وظایف می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد.»

  2. جنس کلمه: "اهمال" یک اسم و از نوع اسم‌های مذکر است. به همین دلیل، اگر بخواهید آن را با صفت‌ها وصف کنید، به صورت مذکر باید به کار ببرید.

  3. افعال مرتبط: فعل مرتبط با "اهمال"، "اهمال کردن" است. به عنوان مثال: "او در وظایفش اهمال کرد."

  4. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند در ترکیب با کلمات دیگر به کار رود، مثل: "اهمال در کار"، "اهمال در تحصیل" و...

  5. نکات نگارشی: در استفاده از "اهمال" در متون، توجه به نگارش صحیح و املای آن بسیار مهم است. همچنین، سعی کنید از کاربرد آن در جملات به‌طور مناسب و متناسب با موضوع استفاده کنید.

با رعایت این نکات می‌توانید به خوبی از کلمه «اهمال» در نوشته‌ها و مکالمات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اهمال" در جمله آورده‌ام:

  1. او بارها به دلیل اهمال در انجام تکالیف خود نتوانسته است نمرات خوبی را کسب کند.
  2. اهمال در مراقبت از سلامتی می‌تواند به مشکلات جدی برای بدن منجر شود.
  3. مدیر پروژه به دلیل اهمال تیم، موعد entrega را از دست داد.
  4. با وجود هشدارهای متعدد، همچنان اهمال در مسائل زیست‌محیطی ادامه دارد.
  5. اهمال در رعایت قوانین رانندگی می‌تواند منجر به تصادفات خطرناک شود.

امیدوارم این جملات برای شما مفید باشند!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری