جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

بدمعاش

معنی: بدمعاش . [ ب َ م َ ] (ص مرکب ) کسی که معیشت و گذران او فراخ نباشد. (ناظم الاطباء). بدروزگار و بدزندگانی . (آنندراج ). || بدپیشه و فاسق . (ناظم الاطباء).
224 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 417
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بدمعاش" در زبان فارسی به معنای فردی بدذات و بدرفتار است و ترکیبی از دو بخش است: "بد" و "معاش". در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد فارسی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "بدمعاش" به همین شکل نوشته می‌شود و حروف آن باید به درستی چینش شده باشند.

  2. نوشتن درست: این کلمه را باید به صورت یکپارچه و بدون فاصله بین دو بخش "بد" و "معاش" بنویسیم.

  3. جایگاه در جمله: "بدمعاش" می‌تواند به عنوان صفت یا اسم در جمله‌ها به کار رود. برای مثال:

    • "او یک بدمعاش است."
    • "بدمعاش‌ها باید مجازات شوند."
  4. قید و صفت: می‌توانید برای توصیف بیشتر از قیدها یا صفت‌های دیگر همراه با این کلمه استفاده کنید. مثلاً:

    • "بدمعاش معروف"
    • "بدمعاشی که همه از او می‌ترسند"
  5. قید بودن و نداشتن: اگر بخواهید نشان دهید که کسی بدمعاش نیست، می‌توانید از دو نفی استفاده کنید: "او بدمعاش نیست."

در نهایت، هنگام استفاده از کلمه "بدمعاش" باید توجه داشت که این واژه بار معنایی منفی دارد و معمولاً در گفتگوها و متون رسمی به کار نمی‌رود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری