جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بیعانه . [ ب َ / ب ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) (از: بیع عربی + َانه ٔ فارسی ) پول کمی که در هنگام خرید متاعی دهند تا پس از تحویل گرفتن متاع مابقی پول را بدهند. سبغانه . (ناظم الاطباء). پیش مزد را گویند که به عربی سلم خوانند. (آنندراج ). قسمتی از بهای شی ٔ است که قبلاً از برای استحکام معامله ادا میشود. (قاموس کتاب مقدس ). نقد قلیلی که مشتری دهد به فروشنده تا او بدیگری نفروشد. مبلغی از بهای چیزی به فروشنده دادن تا کالا و متاع و سلعه را به کس دیگر نفروشد، تا دهنده ٔ بیعانه بقیه را بدهد و کالای خریداری خود را ببرد. پیش بها. ربون . اربون . اربان . کالی . (یادداشت مؤلف ): تمسیک ؛ بیعانه دادن . تعریب ؛ بیعانه دادن . تَکَلﱡو؛ بیعانه گرفتن . تکلیی ٔ؛ بیعانه گرفتن . (منتهی الارب ). || قسمتی از قرض است که قبل از وقت محض اطمینان بر ادای مابقی داده میشود. (قاموس کتاب مقدس ). || قدری از مواجب نوکر و اجیر است که در وقت استخدام نمودن محض اطمینان مستخدم داده میشود. (قاموس کتاب مقدس ). پيشپرداخت، پيشمزد، ربون، سبقانه، مساعده deposit, pledge, earnest, earnest money الوديعة، تأمين، رواسب، ترسب، عربون مقدم، طبقة، ركاز معادن، تراكم طبيعى، دفع تأمين، دفع عربون، حقل، ودع فى مصرف، أقر، رسب، خلف، استقر، إيداع depozito dépôt kaution depósito depositare سپرده، ته نشین، ته نشست، پول، گرو، وثیقه، ضمانت، تعهد و التزام، سوگند ملایم، پیش بها
الوديعة|تأمين , رواسب , ترسب , عربون مقدم , طبقة , ركاز معادن , تراكم طبيعى , دفع تأمين , دفع عربون , حقل , ودع فى مصرف , أقر , رسب , خلف , استقر , إيداع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بیعانه" در زبان فارسی به معنای پیشپرداخت یا ودیعهای است که در قراردادهای خرید و فروش پرداخت میشود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده صحیح از کلمه "بیعانه"، نکات زیر را میتوان مد نظر قرار داد:
نقطهگذاری: در صورتی که "بیعانه" در وسط جمله باشد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد. به عنوان مثال: "مشتری باید بیعانهای برابر با ۱۰ درصد قیمت کل را پرداخت کند."
استفاده صحیح از حروف اضافه: برای بیان ارتباط بیعانه با سایر اجزای جمله، حروف اضافه مناسب را انتخاب کنید. به عنوان مثال: "بیعانه برای تأمین حسن اجرای قرارداد دریافت میشود."
قید زمان و مکان: اگر نیاز است زمان یا مکان پرداخت بیعانه مشخص شود، میتوان از قیدها استفاده کرد: "بیعانه باید قبل از امضای قرارداد پرداخت شود."
تطابق با قواعد صرف و نحو: توجه به تطابق بیعانه با سایر اجزا جمله، مثل فعل و فاعل، نیز مهم است. به عنوان: "بیعانه پرداخت شد."
تلفظ و املا: کلمه "بیعانه" باید به شکل صحیح و با املای درست نوشته و تلفظ شود تا از ایجاد سو تفاهم جلوگیری کند.
مطالعه و رعایت نکات فوق در نوشتن و استفاده از این کلمه، به بهبود کیفیت متن و فهم بهتر آن کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "بیعانه" در جمله آورده شده است:
برای رزرو فضا، مالک از ما بیعانهای معادل ۵۰ درصد مبلغ کل را خواست.
وقتی که تصمیم به خرید خانه گرفتم، باید بیعانهای به صاحبخانه پرداخت میکردم تا توافق نهایی کنیم.
فروشنده در قرارداد ذکر کرده بود که در صورت عدم پرداخت بیعانه، معامله باطل خواهد شد.
برای خرید ماشین، بیعانهای به نمایندگی پرداخت کردم تا خودرو برایم نگهدارند.
دوست من برای اجاره آپارتمان، بیعانهای معادل دو ماه اجاره را به مالک پرداخت کرد.
امیدوارم این مثالها به شما کمک کند!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: سپرده، ته نشین، ته نشست، پول، گرو، وثیقه، ضمانت، تعهد و التزام، سوگند ملایم، پیش بها
جعبه لام تا کام
وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.