جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tājik
Tajik  |

تاجیک

معنی: تاجیک . (ص ، اِ) غیر عرب و ترک را تاجیک نامند. (شرفنامه ٔ منیری ). تازیک وتاژیک ، بر وزن و معنی تاجیک است که غیر عرب و ترک باشد. (برهان ). || عرب زاده ای که در عجم کلان شود. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). فرزند عرب در عجم زاییده و برآمده را نیز گویند. (برهان ). تازیک و تاژیک ، همان تاجیک مذکور و نیز اصلی است ترکان را، و قیل بچه ٔ عرب که در عجم بزرگ شود. (شرفنامه ٔ منیری ). || نام ولایتی . || طایفه ٔ غیرعربی باشد. || آنکه ترک و مغول نباشد. در لغات ترکی بمعنی اهل فرس نوشته اند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مؤلف فرهنگ نظام آرد: نسل ایرانی و فارسی زبان ، مثال : در افغانستان و توران نژادی هستند که خود را تاجیک می گویند، مبدل لفظ مذکور تازیک است و از آن بعضی از اهل لغت چنین قیاس کرده اند که معنی لفظ مذکور نسل تازی (عرب ) است که در عجم بزرگ شده باشد لیکن صحیح همان است که نوشتم ، و این لفظ در ایران مورد استعمال ندارد فقط در افغانستان و ترکستان به فارسی زبانان آنجا گفته می شود و بیشتر در مقابل ترک استعمال میشودو اصل این کلمه پهلوی تاجیک منسوب به قبیله ٔ تاج است که از قبایل ایران بوده - انتهی . سعید نفیسی در معرفی مردم بخارا آرد: در زمان رودکی شهر بخارا چون دیگر شهرهای ماوراءالنهر شهری بوده است مرکب از نژاد ایرانی و شاید یکی از قدیمترین مداین باشد که نژاد ما در آن رحل اقامت افکنده بهمین جهت مردم آن شهر بجز عده ای معدود از نژادهای دیگر که بعد بواسطه ٔ حوادث بدان جا رفته اند از نژاد ایرانی بوده اند و پارسی زبان ، مخصوصاً از زمانی که بخارا پایتخت سامانیان مرکز ادبیات فارسی شد و امرای آل سامان در رواج این زبان هیچ فرونگذاشتند، بخارا معروفترین مرکز زبان ما شد چنانکه هنوز پس از هزارواَند سال زبان اکثریت مردم بخارا و زبان بازار آن ، زبان پارسیست و هنوز اکثر مردم آن از نژاد ایرانند که امروزایشان را به اصطلاح محلی «تاجیک » می خوانند... (احوال و اشعار رودکی ج 1 صص 67 - 68). مؤلف همان کتاب درباره ٔ مردم سمرقند آرد: در زمان حاضر جمعیت ولایت سمرقند نزدیک به نهصدوشصت هزار نفر است که بیست وهفت درصدآن از نژاد ایرانیست که امروز به اسم «تاجیک » خوانده میشود. (احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 120). در لاروس بزرگ آمده : تاجیکان مردمانی هستند که حداقل 2500000 نفرند که در مشرق ایران و شمال افغانستان ، در ترکستان روس و همچنین در ارتفاعات 3000 متری فلات پامیر پراکنده اند و بزراعت اشتغال دارند. غالب تاجیکها از نژاد خالص ایرانیند، همه ٔ آنها چادرنشین می باشند، در ایران و افغانستان بکار زراعت اشتغال دارند، و در ترکستان بازرگان یا مالکند و در نزد تاجیکان ترکستان علیا آثاری از آتش پرستی کهن مشاهده میشود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: تاجیک در اصل نام قومی از ترکها بودو در این زمان این نام را بیک طایفه ٔ ایرانی الاصل و متکلم بزبان فارسی و مقیم در آسیای وسطی اطلاق کنند. اینان در بلاد به تجارت و صناعت و در قرا و دیه ها به زراعت و فلاحت اشتغال می ورزند و مردمان فعال و مستعد و نسبت به طوایف دیگر مدنی میباشند ولی به اندازه ٔ ترکان و اوزبکان و افغانان و تاتار و اقوام دیگر جسورو سلحشور نیستند و از این رو در نظر اینان حقیر بشمار میروند و مردان دلاور محسوب نمیشوند. و کلمه ٔ «داجیک » که ارامنه به عثمانیان اطلاق می کنند از همین لغت مأخود است . محمد معین در برهان قاطع ذیل کلمه ٔ تاجیک آرد: تاجیک در «ختنی » تاجیک «روزگار نو ج 4 ش 3: کشور ختن بقلم بیلی »، در ترکی نیز تاجیک «جغتایی ص 194»... «فرای » نویسد: اشتقاق کلمه ٔ تاجیک محتملاً از شکل ایرانی شده ٔ «طایی » (قبیله ای از عرب ) آمده ، باآنکه فیلوت آنرا مشتق از «تاختن » میداند و این قول بعیداست . ترکان نام تاجیک را مانند «تات » به ایرانیان اطلاق می کردند. رجوع شود به «شدر» . استاد هنینگ تاجیک را ترکی میداند مرکب از تا (= تات «ترک » + جیک «پسوند ترکی » جمعاً یعنی تبعه ٔترک و این کلمه را با «تازیک » و «تازی » (و طایی ) لغةً مرتبط نمیداند - انتهی . در دایرةالمعارف اسلام ذیل افغانستان در عنوان «قبایلی که از منشاء ایرانی هستند» از تاجیک بتفصیل سخن رانده شده است . (برهان قاطعچ معین ) : مسلمانان و مشرکان و جهودان و مؤمنان و... ترکان و تاجیکان . (کتاب النقض ص 476).
شاید که بپادشه بگویند
ترک تو بریخت خون تاجیک .
سعدی (ترجیعات ).
عرب دیده و ترک و تاجیک و روم
ز هر جنس در نفس پاکش علوم .
سعدی (بوستان ).
محمدامین گلستانه درمجمل التواریخ در شرح قتل نادرشاه آرد: آنکه از بدوحال نادرشاه تا زمانی که از سفر خوارزم برگشته عازم داغستان شد در امر سلطنت و جهانداری یگانه و از راه و رسم معدلت و عاجزنوازی فرزانه و در سلوک با قاطبه ٔ ایرانی نادر زمانه بود و اهالی ایران نیز از خرد وبزرگ و ترک و تاجیک فدویانه نقد جان را در راه او می باختند. (مجمل التواریخ گلستانه ص 8). || تازی . چادرنشین . صحرانشین . || تازیک . دونده . مردم کمرباریک و دونده : اسب تازیک و سگ تازیک . || جبان . ترسنده . || از اهل قبیله ٔ تاج (تاژ، یعنی طی ) و مِن باب اطلاق جزو بکل ، عرب را گویند. و یکی از معانی تاجیک در پهلوی ، تازی یعنی عرب است . رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 78 و رجوع به تاجک و تازی و تازیک و تاژیک شود.
... ادامه
630 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) ‹تاجک، تاژیک، تاژک›
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: tAjik
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 434
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
Tajik | Tadzhik , tajik
ترکی
tacikçe
فرانسوی
tadjik
آلمانی
tadschikisch
اسپانیایی
tayiko
ایتالیایی
tagico
عربی
الطاجيكية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تاجیک" در زبان فارسی به معنای یک قوم و زبان خاص است و شامل قواعد و نگارش خاصی می‌باشد. در زیر به برخی از این قواعد و نکات نگارشی اشاره می‌شود:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "تاجیک" باید به صورت صحیح و با حرف "ت" و "ج" و "ک" نوشته شود.

  2. استفاده از حروف بزرگ: در متن‌های رسمی و از جمله مقالات علمی، معمولاً نام قوم‌ها و ملیت‌ها با حرف بزرگ آغاز می‌شوند، بنابراین "تاجیک" باید با حرف بزرگ "ت" نوشته شود.

  3. تطابق در تعداد و نوع: وقتی درباره این قوم صحبت می‌کنیم، باید به تطابق در تعداد و جمع و مفرد دقت کنیم. مثلاً "تاجیک‌ها" به معنای جمع و "تاجیک" به معنای مفرد است.

  4. نحو جمله: در جمله‌سازی با استفاده از کلمه "تاجیک" باید به قواعد نحوی توجه کنید. به عنوان مثال: "تاجیک‌ها فرهنگ غنی دارند."

  5. تعریف و توصیف: در متون توصیفی، می‌توان از "تاجیک" برای اشاره به زبان، فرهنگ، آداب و رسوم این قوم استفاده کرد.

  6. واژه‌گزینی: در برخی متون ممکن است به واژه‌های معادل مانند "فارسی‌زبان" یا "ایرانی" اشاره شود، اما باید دقت کرد که هر کدام دلالت‌های خاص خود را دارند و ممکن است شامل گروه‌های متفاوتی از مردم باشند.

حفظ دقت در نوشتار و رعایت قواعد نگارشی به فهم بهتر متن و جلوگیری از ابهام کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تاجیک" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. تاجیک‌ها به فرهنگ غنی و تاریخ طولانی خود افتخار می‌کنند.
  2. زبان تاجیکی به عنوان یکی از زبان‌های رسمی کشور تاجیکستان شناخته می‌شود.
  3. تاجیک‌ها به هنرهای دستی و صنایع‌دستی خود مشهور هستند.
  4. در سفرم به تاجیکستان، با مردم مهمان‌نواز تاجیک آشنا شدم.
  5. شعر و ادبیات تاجیک سهم بزرگی در فرهنگ فارسی‌زبانان دارد.

اگر به اطلاعات یا جملات بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری