جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tāxt
gallop  |

تاخت

معنی: تاخت . (مص مرخم ، اِمص ) در پهلوی نیز تاخت بمعنی دو،حمله ، هجوم . (برهان قاطع چ معین ). نوعی از رفتن اسب ، نوعی از دویدن اسب ، قسمی راندن اسب ، قسمی رفتن بشتاب اسب بطی تر از چهارنعل ، قسمی از رفتار اسب نرم تر از چهارنعل ، دو، تک : بتاخت رفتن ، تاخت کردن ، تاخت بردن ، تاخت آوردن ، تاخت زدن . بتاخت آمدن یا رفتن بمعنی با کمال سرعت با اسب یا پیاده ... || مؤلف آنندراج آرد: تاخت و تاختن دویدن بر سر کسی بقصد جنگ یا غارت ، و با لفظ بردن و کردن مستعمل است : بندگی نمایند و بندگان خداوند از این تاخت ها و جنگها برآسایند. (تاریخ بیهقی ). نواحی ختلان شوریده گشته بود از آمدن کمیخان بتاخت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 410). رسیدن سلطان شهاب الدوله مسعودبن یمین الدوله ... بشهر هری و مقام کردن آنجا تا آنگاه که بتاخت ترکمانان رفت ... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 595). رکن الدوله حسن را بسیاری کارها و حربها بوده ست با وشمگیر و لشکر گیلان و دیلم و تاخت ها از اصفهان به ری . (مجمل التواریخ ص 391از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). تاخت و پاخت ؛ تاخت وتاراج ، تاخت و تاز ، از اتباعند. رجوع به تاخت آوردن و تاختن و تازیدن شود.
... ادامه
880 | 0
مترادف: تك، تهاجم، حمله، مسابقه، هجوم، يورش، خيز، دويدن، دو ، مبادله، معاوضه، تعويض
متضاد: پاتك، ضدحمله معامله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر از بن ماضیِ تاختن)
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: بن گذشته
آواشناسی: tAxt
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1401
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
gallop | attack , raid , brattle , lope , attachment
ترکی
dörtnala koşmak
فرانسوی
galop
آلمانی
galopp
اسپانیایی
galope
ایتالیایی
galoppo
عربی
رماحة | عدو الفرس , عدا بسرعة , جرى بالفرس , جعله يعدو بالفرس , الخالفة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تاخت" به معنی شتاب یا هجوم است و در جملات مختلف می‌تواند به عنوان فعل یا اسم به کار برود. در ادامه چند نکته درباره استفاده و نگارش این کلمه آورده شده است:

  1. استفاده به عنوان فعل: "تاختن" به معنای شتابان حرکت کردن یا حمله کردن است. مثلاً:

    • «اسب‌ها به سمت قله تاختند.»
  2. استفاده به عنوان اسم: "تاخت" به معنای حمله یا شتاب است. مثلاً:

    • «تاخت و تاز دشمن موجب خسارات زیادی شد.»
  3. افعال مشابه: توجه کنید که کلماتی مانند "تاختن"، "تاخت و تاز" و غیره نیز مرتبط هستند و ممکن است در جملات مختلف به کار روند.

  4. ترکیب‌های مربوط: کلمه "تاخت" می‌تواند با دیگر واژگان ترکیب شود تا معانی مختلفی بیابد:

    • «تاخت و تاز» به معنای حملات پی در پی یا سریع است.
  5. نگارش درست: در نوشتار باید دقت کنید که علامت‌گذاری و نگارش کلمه به درستی صورت گیرد. برای مثال در جمله «دشمن به سرعت به تاخت آمد» باید به دقت از فاصله و علائم نگارشی استفاده شود.

اگر سوال خاصی درباره استفاده از این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تاخت" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. اسب‌های نر با سرعت بالایی تاختند و همه را تحت‌تاثیر قرار دادند.
  2. او با شور و اشتیاق به سمت خط پایان تاخت و اولین نفر شد.
  3. در جنگ، سربازان با سلاح‌های خود به سوی دشمن تاختند.
  4. بچه‌ها در پارک به سمت سرسره تاختند و برای بازی آماده شدند.
  5. صدای پای اسب‌ها در میدان می‌تاخت و هیجان را در دل تماشاگران ایجاد می‌کرد.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا موضوع خاصی مد نظرتان است، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: چهار نعل، حمله، یورش، تعرض، تجاوز، تاخت و تاز، حمله ناگهانی، ورود ناگهانی پلیس، تق تق، سرند، صدای پچ پچ و بهم خوردن بشقاب، حرکت خرامان، جست وخیز و شلنگ تخته، تاختن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری