جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tahkim
consolidation  |

تحکیم

معنی: تحکیم . [ ت َ ] (ع مص ) حاکم گردانیدن کسی را در مال خویش . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || حاکم گردانیدن کسی را در کاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). حاکم گردانیدن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || تحکیم در امری ؛ فرمان دادن تا در آن حکم کند. (قطر المحیط) (اقرب الموارد): حکموا فلاناً؛ اذا جعلوه ُ حَکَماً. (اقرب الموارد). حَکَم کردن کسی را در خصومتی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حَکَم قرار دادن کسی را در میان دو خصم . (فرهنگ نظام ).
- تحکیم الحروریة ؛ قول گروه حروریه یعنی گروهی که بر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام خروج کرده و گفتند لاحکم الا للّه . (ناظم الاطباء). و این در مورد حکم شدن عمرو عاص از جانب شامیان و ابوموسی الاشعری از سوی عراقیان بود پس از جنگ صفین ، در مورد خلاف بین علی علیه السلام و معاویه .
|| در تداول ، مرادف اِحکام . استوار ساختن : تحکیم روابط دوستانه . || بازداشتن کسی را از آنچه میخواست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). بازداشتن کسی را از فساد و آنچه میخواست . (از قطر المحیط). || اصلاح کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
... ادامه
955 | 0
مترادف: استحكام، استقرار، استواري، برقراري، تثبيت، تقويت
متضاد: تضعيف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (تَ) [ ع . ] (مص م .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tahkim
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 478
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
consolidation | stabilization , fixation , ruggedization
ترکی
konsolidasyon
فرانسوی
consolidation
آلمانی
konsolidierung
اسپانیایی
consolidación
ایتالیایی
consolidamento
عربی
الدمج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تحکیم" به معنای تقویت یا استحکام‌بخشی است و در متون فارسی به‌طور معمول در سه زمینه زیر استفاده می‌شود:

  1. قواعد نوشتاری:

    • "تحکیم" به‌عنوان یک اسم، باید به‌درستی و در محل مناسب در جملات استفاده شود.
    • کلمه "تحکیم" لزوماً باید با کلمات مرتبط به خود هماهنگی داشته باشد و در جملات از نظر معانی و مفاهیم همخوانی داشته باشد.
  2. قواعد دستوری:

    • "تحکیم" می‌تواند به صورت اسم خاص و یا به عنوان فعل در قالب‌های مختلفی استفاده شود.
    • زمان و نحوه ارائه و کاربرد کلمه "تحکیم" باید در متن تابع دستور زبان فارسی باشد.
  3. قواعد نگارشی:
    • در نوشته‌های رسمی و علمی، بهتر است به‌کارگیری این کلمه با دقت بیشتری انجام شود و معانی دقیق آن در متن لحاظ گردد.
    • از استفاده‌های غیررسمی یا زبان محاوره‌ای پرهیز شود مگر اینکه به‌طور ویژه در نوشته‌های غیررسمی مجاز باشد.

مثال:

  • "تحکیم روابط اقتصادی میان دو کشور، نیازمند همکاری‌های بیشتری است."
  • "در این نشست، به تحکیم بنیادهای فرهنگی پرداخته خواهد شد."

در نهایت، توجه به سیاق و بافت کلمه "تحکیم" در جملات و متون مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تحکیم" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. تحکیم روابط خانوادگی نیازمند گفتگو و درک متقابل است.
  2. دولت برنامه‌هایی را برای تحکیم امنیت ملی طراحی کرده است.
  3. برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه می‌تواند به تحکیم دموکراسی در کشور کمک کند.
  4. آموزش و پرورش نقش مهمی در تحکیم ارزش‌های فرهنگی دارد.
  5. این مقاله به بررسی روش‌های تحکیم همکاری بین‌المللی می‌پردازد.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری