تراوش

معنی کلمه تراوش

معنی واژه تراوش

معنیتراوش . [ ت َ وِ ] (اِمص ) تراویدن . (ناظم الاطباء). چکیدن . با لفظ کردن مستعمل . (آنندراج ). || ترشح و تقطیر. (ناظم الاطباء). رجوع به تراوش کردن و تراوش نمودن شود.
مترادف1- تراب، ترشح، سرايت، نشت، نشر 2- تراويدن 3- حاصل، نتيجه
انگلیسیleakage, exudation, leak, secretion, permeation, transudation, gush, trains
عربیتسرب، رشح، ارتشاح، خسارة، دلف، الشئ المرتشح
ترکیsızıntı
فرانسویsuintement
آلمانیversickerung
اسپانیاییfiltración
ایتالیاییinfiltrazioni
مرتبطکمبود، چکه، کسری، برون نشست، سوراخ، ریزش، دفع، پنهان سازی، اختفا، نفوذ، نشد، سرایت، فرانشت، رسوخ، عرق، جریان، جوش