جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tarjo(e)me
translation  |

ترجمه

معنی: ترجمه . [ ت َ ج َ / ج ُ م َ / م ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) بیان کلامی از زبانی بزبان دیگر. (ناظم الاطباء) : فرمانها بخواسته و فرونگریسته و ترجمه های آن راست کرده ... بازفرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 43). امیر خواجه بونصر را آواز داد پیش تخت شد و نامه بستد... و خریطه بگشاد ونامه بخواند، چون بپایان آمد امیر گفت ترجمه اش بخوان تا همگان را مقرر گردد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 291). نسخت بیعت و سوگندنامه را استادم پارسی کرده بود ترجمه ای راست چون دیبا. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 295).
- ترجمه ٔ آزاد ؛ آن است که مترجم معنی را در نظر گیرد و بیان کند و از ترجمه ٔکلمه بکلمه چشم پوشد و نیز اگر نقصی بیند رفع و اگر فضولی یابد حذف کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
|| سرگذشت . تاریخ حیات کسی . کارنامه . شرح حال کسی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || نام گذاری . تسمیه . نامیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || رمز. معما : حکیم [ ارسطو ] نامه ای بخط خویش به ترجمه ای که میان او و اسکندر بود بنوشت ، چنانکه هیچکس نتوانستی خواندن ، الا شاه و حکیم . (اسکندرنامه ٔ قدیم نسخه ٔ سعید نفیسی ). || (اصطلاح بیان ) در اصطلاح بلغاء عبارت از آن است که معنی بیت عربی را به فارسی نظم کنند، یا بالعکس . یعنی بیت پارسی را به تازی نظم کنند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). این صنعت چنان باشد که شاعر معنی بیت تازی را بپارسی نظم کند یا پارسی را بتازی ، مثالش ناصرخسرو گوید:
کردم بسی ملامت مر دهر خویش را
بر فعل بد ولیک ملامت نداشت سود
دارد زمانه تنگ دل من ز دانشش
خرم دلا که دانشش اندر میان نبود
و ترجمه ٔ این مراست بتازی :
عذلت زمانی مدة فی فعاله
ولکن زمانی لیس یردعه العدل
یضیّق صدری الدهر بغضاً لفضله
فطوبی لصدر لیس فی ضمنه فضل .
قاضی یحیی بن صاعد گوید از شعر تازی :
اقول کما یقول حمار سوء
و قد ساموه حملاً لایطیق
سأصبر و الامور لها اتساع
کما ان الامور لها مضیق
فاما ان اموت او المکاری
و اما ینتهی هذا الطریق
و ترجمه ٔ این مراست بپارسی :
من همان گویم کآن لاشه خرک
گفت و می کَنْد بسختی جانی
چه کنم بار کشم راه برم
که مرا نیست جز این درمانی
یا بمیرم من یا خربنده
یا بود راه مرا پایانی .
وطواط (حدایق السحر فی دقایق الشعر ص 69).
و رجوع به مترجم شود.
... ادامه
702 | 0
مترادف: 1- برگردان، نقل 2- بيوگرافي، شرح احوال، شرح حال 3- گزارش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: ترجَمَة]
مختصات: (تَ جَ یا جُ مِ) [ ع . ترجمة ]
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tarjome
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 648
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
translation | version , interpretation , rendition
ترکی
tercüme
فرانسوی
traduction
آلمانی
Übersetzung
اسپانیایی
traducción
ایتالیایی
traduzione
عربی
ترجمة | افتتان , ترجمة من لغة أجنبية للغة الأم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ترجمه" در زبان فارسی به معنای تبدیل یک متن از یک زبان به زبان دیگر است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و زبانی، نکات زیر را می‌توان در نظر گرفت:

  1. پاره‌های سخن: "ترجمه" یک اسم است و به صورت مفرد و جمع (ترجمه‌ها) استفاده می‌شود.

  2. مضاف و مضاف‌الیه: در جملاتی که "ترجمه" به عنوان مضاف یا مضاف‌الیه قرار می‌گیرد، باید به تناسب کلمه مناسب از نظر دستور زبان استفاده شود.

    • مثال: "ترجمه کتاب" یا "کتاب ترجمه شده".
  3. کاربرد صفت: عبارات توصیفی مانند "ترجمه دقیق" یا "ترجمه غیررسمی" به کار می‌روند تا کیفیت یا نوع ترجمه را مشخص کنند.

  4. جنس کلمه: "ترجمه" به عنوان یک اسم مؤنث در نظر گرفته می‌شود، بنابراین در ترکیب‌های مربوط به آن باید از صفات مؤنث استفاده کرد.

    • مثال: "ترجمه‌ی خوب" (نه "ترجمه‌ی خوب").
  5. فعل مرتبط: فعل مرتبط با "ترجمه"، "ترجمه کردن" است. این فعل را می‌توان به صورت‌های مختلف صرف کرد.

    • مثال: "من این متن را ترجمه می‌کنم".
  6. قوانین نگارشی:

    • برای ذکر عنوان یا نام ترجمه‌ها، بهتر است از علامت گیومه (" ") استفاده کنید.
    • در مواردی که از ترجمه به عنوان عنوان یک اثر هنری یا ادبی یاد می‌شود، باید دقت کرد که نام اثر به صورت صحیح و با احترام ذکر شود.
  7. کنار هم آوردن کلمات: در جملات، از کنار هم آوردن کلمات مشابه پرهیز شود و بهتر است به استفاده از جملات ساده و روشن توجه شود.
    • مثال: "ترجمه این متن آسان نیست" به جای "آسان نیست ترجمه این متن".

با رعایت این نکات، می‌توان به شکل صحیح و مؤثری از واژه "ترجمه" در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ترجمه" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. من کتابی را که به زبان انگلیسی نوشته شده بود، به فارسی ترجمه کردم.
  2. ترجمه‌ی دقیق متن‌های علمی بسیار حائز اهمیت است.
  3. او در زمینه‌ی ترجمه‌ی ادبیات کلاسیک مهارت زیادی دارد.
  4. می‌توانم به شما کمک کنم تا ترجمه‌ی صحیح این عبارت را پیدا کنید.
  5. ترجمه‌ی فیلم‌های خارجی به ما امکان می‌دهد تا فرهنگ‌های مختلف را بهتر بشناسیم.

اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری