جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

crisp  |

تردم

معنی: تردم . [ ت َ رَدْ دُ ] (ع مص ) وژنگ دادن جامه . (تاج المصادر بیهقی ). درپی کردن جامه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وصله کردن جامه را. (اقرب الموارد) (از المنجد). || به فژنگ شدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ).کهنه و به پاره آمدن جامه . لازم و متعدی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || مهربانی نمودن و مایل گشتن مادر بر فرزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تعطف ناقه به بچه ٔ خود. (از اقرب الموارد) (المنجد). || پس روی کسی کردن و از پس وی درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || اطلاع یافتن بر چیزی که در آن بود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تردم فلان را؛دنبال کردن و آگاه شدن بر چیزی که در آن است . (از اقرب الموارد) (المنجد). || دور و دراز کشیدن خصومت و پیکار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طولانی شدن خصومت . (از المنجد). بدرازا کشیدن وطولانی شدن دشمنی . (از المنجد) (از اقرب الموارد).
... ادامه
288 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 644
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
crisp | crispy , brittle , tender , frangible , fragile , friable , mealy , plucky , soft , eggshell , treadmill
عربی
هش | ناضر , متغضن , متموج , قصم , موج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تردم" در زبان فارسی به معنی "حالت ترد و شکننده" است و به طور کلی به توصیف یک وضعیت یا احساس عدم قطعیت اشاره می‌کند. در اینجا چند مورد از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با آن آورده شده است:

  1. جایگاه کلمه: "تردم" معمولاً در جمله به عنوان صفت یا قید به کار می‌رود. بنابراین باید توجه شود که در کدام بخش جمله قرار می‌گیرد.

  2. نکات نگارشی: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی و احساسی به کار می‌رود. برای مثال:

    • "در این وضعیت، من تردم."
    • "احساس تردم سبب می‌شود نتوانم تصمیم بگیرم."
  3. نحو و دستور زبان: مانند دیگر کلمات، این کلمه نیز باید با موارد دیگر جمله از نظر نوع و تعداد هماهنگ باشد.

  4. استفاده در شعر و ادبیات: بکارگیری "تردم" در اشعار و متون ادبی می‌تواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

  5. ترکیب با دیگر واژه‌ها: "تردم" می‌تواند با دیگر واژگان ترکیب شود تا مفهوم خاصی را منتقل کند. برای مثال:
    • "تردم در انتخاب"
    • "تردم در روابط"

با توجه به این نکات، می‌توانید به بهبود نگارش خود با استفاده از کلمه "تردم" کمک کنید و به صورت مؤثرتری پیام خود را منتقل نمایید.


واژگان مرتبط: ترد، مجعد، پرچین و شکن، فرفری، شکننده، بی دوام، زودشکن، حساس، لطیف، مهربان، نازک، باریک، ضعیف، شکستنی، خرد شونده، اردی، لکه لکه، اردنما، دلیر، پردل، باشهامت، نرم، ملایم، شیرین

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری