جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ta(e)r[i]yāq
theriac  |

تریاق

معنی: تریاق . [ ت َ / ت ِرْ ] (معرب ، اِ) معرب تریاک و آن دوایی مرکب است معروف ، که چند ادویه را کوفته و بیخته در شهد آمیزند و آن دافع اقسام زهرهای نباتی و حیوانی باشد. (غیاث اللغات ). مأخوذ از یونانی ، معجونی مرکب از داروهای چند که وقتی آنرا دوای مخصوص همه ٔ اقسام سموم حیوانی و لاغ افعی می دانستند و هر بیست نخود آن دارای یک گندم تریاک است . (از ناظم الاطباء). از راه لفظ، اطبا گویا او را تفسیری نکرده اند اما معنی او، از روی تفهیم در روزگار ما آن است که هر دارویی که مضرات زهرها را دفع کنداو را تریاق تعریف کنند. (از ترجمه ٔ صیدنه ). مرکبی است معروف که تریاق فاروق قسم اعلای آن است و هر دو کلمه (تریاق و تریاک ) یونانی معرب و بمعنی مطلق فادزهر شهرت دارد... (آنندراج ). معجونی مرکب از داروهای مسکن و مخدر که به عنوان ضددردها و سموم بکار میرفته و در ترکیبش عصاره های گیاهان خانواده ٔ شقایق و خشخاش بکار میرفته است ، تریاق فاروق ، تریاق کبیر. (از فرهنگ فارسی معین ). پادزهر. فادزهر. پازهر :
می دشمن مست و دوست هشیار است
اندک تریاق و بیش زهر مار است .
(منسوب به بوعلی سینا).
کسی کش مار نیشی بر جگر زد
ورا تریاق سازد نی طبرزد.
فخرالدین گرگانی (از کشف الاسرار).
ترا که مار گزیده ست حیله تریاق است
ز ما بخواه ، گمان چون بری که ما ماریم .
ناصرخسرو.
اگر داد و بیداد داور شوند
بود داد تریاق و بیداد سم .
ناصرخسرو.
گر زهر موافقت کند تریاق است
ور نوش مخالفت کند نیش من است .
خیام .
شاها طبیب عدلی ، بیمار ظلم ، گیتی
تسکین علتش را تریاق عدل درخور.
خاقانی .
آن جام جم پرورد کو، آن شاهد رخ زرد کو
آن عیسی هر درد کو، تریاق بیمار آمده .
خاقانی .
شهنشهی که به صحرا نسیم انصافش
ز زهر دردم افعی عیان کند تریاق .
خاقانی .
کشت زهر عشق تو عطار را
وقت اگر آمد دم از تریاق زن .
عطار.
همچو نی زهری و تریاقی که دید
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید.
مولوی .
تشریف ده عشاق را پر نور کن آفاق را
بر زهر زن تریاق را چیزی بده درویش را.
مولوی .
تا تریاق از عراق آرند مارگزیده مرده باشد. (گلستان ). گفت چندان مبالغه در وصف ایشان بکردی و سخنهای پریشان بگفتی که وهم تصور کند که تریاقندیا کلید خزانه ٔ ارزاق . (گلستان ).
هر غمی را فرحی هست ولیکن ترسم
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آمد.
سعدی .
و رجوع به تریاک و ترجمه ٔ صیدنه و تذکره ٔ ضریر انطاکی و فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی گوهرین ج 3 صص 99 - 113 و ترکیبهای این کلمه شود. || می . (منتهی الارب ). می و شراب و داروی اکبر. (ناظم الاطباء) :
تریاق بزرگ است و شفای همه غمها
نزدیک خردمندان می را لقب این است .
منوچهری .
و رجوع به تریاقة شود
... ادامه
918 | 0
مترادف: افيون، پادزهر، پازهر، ترياك، ضدزهر، نوشدارو
متضاد: زهر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات: (تَ) [ معر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: taryAq
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 711
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
theriac | treacle , antidote , terry
ترکی
panzehir
فرانسوی
antidote
آلمانی
gegenmittel
اسپانیایی
antídoto
ایتالیایی
antidoto
عربی
theriac
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تریاق" در زبان فارسی به معنای دارو یا چاره‌ای برای سموم و زهرها استفاده می‌شود و در برخی متون به معنای داروی درمانی عمومی نیز به کار می‌رود. در مورد نگارش و قواعد مربوط به این کلمه، نکات زیر مورد توجه قرار می‌گیرد:

  1. استفاده از املاء صحیح: کلمه "تریاق" به همین شکل و با این املاء نوشته می‌شود و از اشتباهاتی نظیر "تریاک" که معمولاً به هرویین اشاره دارد، باید پرهیز کرد.

  2. نوع کلمه: "تریاق" اسم است و به عنوان اسم خاص می‌تواند در جملات مختلف به کار رود.

  3. نحوه صرف: "تریاق" یک اسم غیرقابل شمارش است و معمولاً به صورت مفرد به کار می‌رود. در جملات می‌توانیم بگوییم "تریاقی برای درمان زهر وجود دارد".

  4. استفاده در جملات: می‌توان این کلمه را در جملات مختلف به کار برد. به عنوان مثال:

    • "تریاقی مؤثر برای درمان این نوع سموم وجود دارد."
    • "بعضی از پزشکان برای درمان بیماری‌های خاص از تریاق‌های گیاهی استفاده می‌کنند."
  5. ترکیبات و اصطلاحات: این کلمه ممکن است در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار رود، مثل "تریاق جان" یا "تریاق طبیعی".

با رعایت این قواعد و نکات، می‌توانید به درستی و به شیوه‌ای نگارشی صحیح از کلمه "تریاق" استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

مطمئناً! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تریاق" در جمله آورده شده است:

  1. پزشک به بیمار توصیه کرد که در مواقع اضطراری از تریاق مخصوصی استفاده کند.
  2. این گیاه به عنوان تریاقی طبیعی برای درمان سموم شناخته می‌شود.
  3. امید به دوستی و محبت می‌تواند تریاقی برای رنج‌های زندگی باشد.
  4. در ادبیات، عشق اغلب به عنوان تریاقی برای غم و افسردگی توصیف شده است.
  5. تریاقی که در این داروخانه موجود است، برای درمان دردهای مزمن بسیار موثر است.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: تریاقی، شیره قند، نوش، ضد سم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری