جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ture
jackal  |

توره

معنی: توره . [ رَ / رِ ] (اِ) جانوری است که او را شغال گویند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از ناظم الاطباء). ابن آوی . (ربنجنی ). پهلوی تورک به معنی شغال یا تورک و بلوچی تولاگ و تولاغ و شغال . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
تنها من و یک شهر پر از خصم و تو با من
شیری و یکی دشت پر از روبه و توره .
قطران (از فرهنگ رشیدی ).
|| بخاو آهنی که بر دست و پای ستور گذارند. (برهان ) (ناظم الاطباء). شکال که بر دست اسبان نهند. (شرفنامه ٔ منیری ). || به ترکی قاعده و قانون و طرز و روش باشد و نام شریعتی که چنگیزخان از خودوضع کرده بود. (برهان ). در ترکی روش و قاعده . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). در ترکی به معنی رسم و قاعده مطلق و به مجاز شریعتی را گویند که چنگیزخان از خود وضع کرده . (غیاث اللغات ). || حالا به معنی حکم شدید پادشاهی مستعمل . (غیاث اللغات ). || به هندی کم را گویند که در مقابل بسیار است . (برهان ). مأخوذ از هندی کم و اندک و قلیل . (ناظم الاطباء). || خان زادگان خوارزم و اوزبک را که به مقام خانی نرسیده اند توره خوانند و توره بمنزله ٔ میرزائی است که بر اولاد امیرتیمور اطلاق کرده اند. (انجمن آرا) (آنندراج ).
... ادامه
1140 | 0
مترادف: شغال
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹تورک› (زیست‌شناسی) [قدیمی]
مختصات: (تُ رَ)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 611
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
jackal | toure
ترکی
tur
فرانسوی
tournée
آلمانی
tour
اسپانیایی
recorrido
ایتالیایی
tour
عربی
ابن آوى | شخص يقوم بعمل روتيني
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "توره" در زبان فارسی به معنای "توری" یا "توری‌گونه" استفاده می‌شود. این کلمه می‌تواند در متون مختلف به کار رود و در قواعد نگارشی و استفاده از آن برخی نکات وجود دارد:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "توره" به این شکل نوشته می‌شود. توجه کنید که از دو حرف "ت" و "و" به شکل صحیح استفاده شود.

  2. جمع‌سازی: برای جمع‌آوری و ایجاد شکل جمع از این کلمه، در برخی موارد می‌توان به‌کاربرد "تورها" اشاره کرد.

  3. نحوه استفاده در جمله: کلمه "توره" می‌تواند به عنوان اسم در جملات مختلف به کار رود. برای مثال: "توره‌های مختلفی برای تزیین استفاده می‌شوند."

  4. قواعد دستوری: در استفاده از "توره" به عنوان اسم، معمولاً می‌توان آن را با صفات و قیدهای مختلف ترکیب کرد. به عنوان مثال: "توری زیبا" یا "توری ضخیم".

توجه به این نکات می‌تواند به نگارش درست و صحیح کمک کند. اگر سوال خاصی درباره کاربرد یا نحوه استفاده از این کلمه دارید، لطفاً بپرسید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مراسم عروسی، عروس با یک توره زیبا و رنگارنگ به مهمان‌ها خوشامد گفت.
  2. باغبان تصمیم گرفت برای زیباسازی باغ، توره‌های گل را در کنار مسیرها بکارید.
  3. توره‌های چادری بر روی دمنوش فراهم آمده بود و فضای گرم و صمیمی را ایجاد کرده بود.

واژگان مرتبط: جان کنی مفت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری