جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āsāyeš
comfort  |

آسایش

معنی: آسایش . [ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر و مصدر دویم آسودن . راحت . استراحت . آسانی . آسودگی . دعه . وداعَت . خفض عیش . تنعم . رَوح . مقابل رنج :
بدانگه که می چیره شد بر خرد
کجا خواب و آسایش اندرخورد.
فردوسی .
شما را از آسایش و بزمگاه
بیکسر تهی شد سر از رزمگاه .
فردوسی .
کنون بر تو بر جای بخشایش است
نه هنگام آرام و آسایش است .
فردوسی .
همه جامه بر تنْش چون آب بود
نیازش به آسایش و خواب بود.
فردوسی .
تا رنج کهتری بر خویشتن ننهی به آسایش مهتری نرسی . (قابوسنامه ).
ای پسر آسایش من رفتن است
زآنکه قرارم بدگر مسکن است .
ناصرخسرو.
بطر آسایش ... بدو [ بشتربه ] راه یافت . (کلیله و دمنه ).
هرچند که لنبک دهد آسایش بهرام
بهرام بشاهی به و لنبک بسقائی .
خاقانی .
بهر آسایش زبان کوتاه کن
در عوضْمان همتی همراه کن .
مولوی .
خدا را بدان بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است .
سعدی .
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا.
حافظ.
هست اگر آسایشی زیر فلک در غفلت است
وای بر آن کس کز این خواب گران برخاسته ست .
صائب .
|| سکون نفس :
به آسایش و نیکنامی گرای
گریزان شو از مرد ناپاک رای .
فردوسی .
|| مایحتاج ، لوازم ، اسباب آسایش :
همه راه پرپوشش و خوردنی
از آسایش بزم و گستردنی .
فردوسی .
|| عطالت . تعطل . عطلت . فراغ . فراغت . کاهلی . غنودن . سبات :
چو چندی برآمد بر این روزگار
شب و روز آسایش آمد ز کار
چنان بد که در کوه چین آن زمان
دد ودام بودی فزون از گمان .
فردوسی .
نشاید درنگ اندر این کار هیچ
که خام آید آسایش اندر بسیچ .
فردوسی .
دلم بگرفت از این آسوده کاری
که آسایش بود بنیاد خواری .
(ویس و رامین ).
تا گویند خصمان بجنگ پیش نخواهند آمد که رسول می آمد تا امروز آسایشی باشد خوارزمشاه را آنگاه نگریم . (تاریخ بیهقی ). غایت نادانی است ... آموختن علم به آسایش . (کلیله و دمنه ). || سکون . بی جنبشی . آرام :
زیر کبود چرخ بی آسایش
هرگز گمان مبر که بیاسائی .
ناصرخسرو.
- آسایش جستن ؛ استراحت .
- آسایش دادن ؛ اراحه . اِجمام .
- آسایش کردن ، آسایش گرفتن ؛ استراحت . اسبات . اِتِّداع :
تا روز پدید آید و آسایش گیرم
زین علت مکروه و ستمکار و ژکاره .
خسروانی .
... ادامه
1306 | 0
مترادف: آرامش، آسودگي، استراحت، ترفيه، تنآساني، تنعم، راحت، راحتي، رفاه، سكون، شادكامي، فراغ، فراغت
متضاد: دغدغه، سختي، مشقت، ناآرامي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر)
مختصات: (یِ) [ په . ] (اِمص .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'AsAyeS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 372
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
comfort | easement , rest , welfare , weal
ترکی
konfor
فرانسوی
confort
آلمانی
komfort
اسپانیایی
comodidad
ایتالیایی
comfort
عربی
راحة | مريح , تعزية , رفاهية , سلوى عزاء , رغادة بحبوحة , شجع , عون , عزى , آسي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آسایش" در زبان فارسی به معنی راحتی و آرامش است و در نگارش و استفاده از آن، چند نکته وجود دارد که می‌تواند مد نظر قرار گیرد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "آسایش" به صورت صحیح باید با "آ" شروع شود و "سایش" به عنوان ریشه آن شناخته شود. دقت در استفاده از حروف و نشانه‌های زبان فارسی الزامی است.

  2. جمله‌بندی: استفاده از این کلمه در جملات می‌تواند به چند صورت باشد. به عنوان مثال:

    • "او در جستجوی آسایش و آرامش است."
    • "آسایش مردم باید در اولویت قرار گیرد."
  3. صرف و نحو: کلمه "آسایش" به عنوان یک اسم شناخته می‌شود و می‌تواند در جملات مختلف به کار رود. همچنین می‌توان از آن در حالت‌های مختلف (مفرد و جمع) استفاده کرد.

  4. ترکیب‌ها: این کلمه ممکن است در ترکیب با واژه‌های دیگر به کار رود، مانند "آسایش اجتماعی" یا "آسایش روانی".

  5. هم‌معنی‌ها: واژه‌های دیگری که می‌توانند به جای "آسایش" استفاده شوند شامل "راحتی"، "آرامش" و "سکون" می‌باشند.

  6. نکات نگارشی: در متون رسمی و ادبی، بهتر است از این واژه به گونه‌ای استفاده شود که باعث ارتقاء کیفیت متن شود و از به کار بردن آن در جملات بی‌معنی یا تکراری پرهیز شود.

به طور کلی، "آسایش" یک کلمه مهم و پرکاربرد در زبان فارسی است که در زمینه‌هایی چون ادبیات، حقوق، و روزمره بسیار استفاده می‌شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آسایش" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. بعد از یک روز کاری طولانی، به خانه برگشتم تا در آرامش و آسایش استراحت کنم.
  2. همه افراد باید در زندگی خود به دنبال آرامش و آسایش باشند.
  3. او همیشه تلاش می‌کند تا آسایش خانواده‌اش را فراهم کند.
  4. کتاب خواندن می‌تواند منبعی از آسایش و فرار از دنیای روزمره باشد.
  5. یک محیط آرام و ساکت می‌تواند به بهبود آسایش روانی کمک کند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: راحت، مایه تسلی، اسایش، اسودگی، راحت شدن از درد، حق ارتفاقی، راحتی، استراحت، باقی، دیگران، باقی مانده، سایرین، تکیه، رفاه، سعادت، خیر، شادکامی، سامان، ثروت، دارایی، آسا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری