جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jāv[e]dāne
immortal  |

جاودانه

معنی: جاودانه . [ وِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) همیشه . (شرفنامه ٔ منیری ). مخفف جاویدانه است که دائم و همیشه و ابد باشد. (برهان ). در پهلوی جاویتانک . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). همواره . دائم . باقی . پیوسته . (آنندراج ) (انجمن آرا). جاود. جاودان . جاوید. جاویدان . (از آنندراج )(انجمن آرا). دائمی . سرمدی . ابدی . مؤبد. خالد. (ربنجنی ). باقی . مخلد. آبِد. (منتهی الارب ) :
اگر غم را چو آتش دودبودی
جهان تاریک بودی جاودانه .
شهید بلخی .
ابرهه بسوی نجاشی نامه کرد که بعرب اندر بمکه یکی خانه است و گویند خانه ٔ خدای است و مردمان آنجا حج کنند و گرد آن طواف کنند و این کلیسیا که من کردم از آن صدهزار بار نیکوتر است و من نیز اهل یمن را بفرمایم تا این کلیسیا راحج کنند و عرب را بفرمایم تا حج خویش از آن خانه اندر آرند تا فخر آن جاودانه ملک را بود. نجاشی بدین سخن شاد شد. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
اگر مرد گنجی وگر مرد رنج
نه رنجت بود جاودانه نه گنج .
فردوسی .
بیزدان چنین گفت کای رهنمای
همیشه توئی جاودانه بجای .
فردوسی .
کس اندر جهان جاودانه نماند
ز گردون مرا خود بهانه نماند.
فردوسی .
اگر جاودانه نمانی بجای
همان نام به زین سپنجی سرای .
فردوسی .
جاودانه بجای خواهد بود
همچنین شهرگیر و قلعه ستان .
فرخی .
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران .
فرخی .
اگر آن شاه جاودانه نزیست
این خداوند جاودانه زیاد.
فرخی .
همواره باش مهتر و میباش جاودان
مه باش جاودانه و همواره باش حی .
منوچهری .
سبوی بگزین تا گردی از مکاره دور
برو بر آن ره تا جاودانه شاد بوی .
منوچهری .
ز ما ماند در این گیتی فسانه
در آن گیتی جزای جاودانه .
(ویس و رامین ).
جهان اینکار دارد جاودانه
خوشی برد بشمشیر زمانه .
(ویس و رامین ).
جهان جاودانه نماند بکس
همین جاودان نام نیک است و بس .
اسدی .
هیچ کس را از مخلوقات بقاء جادوانه و عمر بی کرانه مسلم نیست . (قصص الانبیاء ص 239).
تنت همچون گور خاکست ای پسر مپسند هیچ
جانت را در خاک تیره جاودانه مستقر.
ناصرخسرو.
چو خانه بماند و برفتند ایشان
نخواهی تو ماندن همی جاودانه .
ناصرخسرو.
آن است گمانش کنونش این است
او را وطن و جای جاودانه .
ناصرخسرو.
اگر پیری بماندی جاودانه
چه انده بودی از هجر جوانی .
مسعودسعد.
تو جاودانه بادی و بر تخت مملکت
بزم تو خلد و قصر تو دارالقرار باد.
مسعودسعد.
چه گفت گفت خلیفه چنان دعا کردت
که شاه عادل در ملک جاودانه زیاد.
مسعودسعد.
دیر زی در نشاط و لهو و لعب
دیر زی دیر جاودانه ممیر.
سوزنی .
جاودان باد کاعتماد جهان
همه بر عمر جاودانه ٔ او است .
خاقانی .
هفتصد هزار سال بطاعت گذاشتم
امید من ز خلق برین جاودانه بود.
خاقانی .
بر سر روزی ارچه درخوابم
من غم خواب جاودانه خورم .
خاقانی .
گر نقش تو از میانه برخاست
اندوه تو جاودانه برجاست .
نظامی .
و آن جان که لب تواش خزانه است
گنجینه ٔ عمر جاودانه است .
نظامی .
چه خرم کاخ شد کاخ زمانه
گرش بودی اساس جاودانه .
نظامی .
زبان بگشاد و میگفت این زمانه
شب است این یا بلائی جاودانه .
نظامی .
صلتی جاودانه بخشیدی
ایزدت ملک جاودان بخشاد.
؟
- جاودانه شدن ؛ اُیود. (منتهی الارب ).
- جاودانه کردن ؛ تَأیید. (منتهی الارب ). تخلید. (دهار).
... ادامه
2074 | 0
مترادف: 1- ابدي، پايا، جاويدان، مخلد، مستمر، هميشگي 2- دايماً، همواره
متضاد: موقت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [مخففِ جاویدانه]
مختصات: (وِ نِ) (ص مر.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: jAvdAne
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 70
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
immortal
ترکی
ölümsüz
فرانسوی
immortel
آلمانی
unsterblich
اسپانیایی
inmortal
ایتالیایی
immortale
عربی
خالد | خلود , سرمدي , معمر , أبدي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جاودانه" یکی از واژه‌های فارسی است که به معنای "همیشه و برای همیشه" یا "بی‌پایان" به کار می‌رود. برای استفاده‌ی صحیح از این واژه و نگارش آن در متن، به موارد زیر توجه کنید:

  1. حالت نوشتاری: "جاودانه" به صورت جدا نوشته می‌شود و هیچ کجی یا خط تیره‌ای ندارد.

  2. نحوه‌ی کاربرد: این کلمه معمولاً به عنوان صفت استفاده می‌شود و می‌تواند قبل از اسم یا به‌عنوان توصیف‌کننده‌ای برای کلیت یک مفهوم به کار برود. به عنوان مثال:

    • عشق جاودانه
    • زیبایی جاودانه
  3. قافیه و وزن: در شعر و ادبیات، "جاودانه" معمولاً به عنوان یک واژه‌ی قافیه‌ای خوب به شمار می‌آید و می‌تواند در اشعار به کار برود.

  4. نگارش رسمی و غیررسمی: در متون رسمی و غیررسمی، نگارش این کلمه به یک شیوه مشابه است و نیازی به تغییر ندارد.

  5. توجه به ساختار جمله: وقتی "جاودانه" را در جمله به کار می‌برید، باید دقت کنید که از نظر معنایی و گرامری در جایگاه مناسبی قرار گیرد. به عنوان مثال:
    • "این یادگار جاودانه است."
    • "دوستی‌های واقعی جاودانه‌اند."

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "جاودانه" به طور مؤثر و صحیح استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "جاودانه" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. عشق واقعی یک احساس جاودانه است که هیچ‌گاه از بین نمی‌رود.
  2. آثار هنری بزرگ معمولاً دارای زیبایی جاودانه‌ای هستند که نسل‌های آینده را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
  3. افکار و اندیشه‌های برخی از فلاسفه جاودانه باقی مانده و هنوز هم مورد بررسی قرار می‌گیرند.
  4. داستان‌های حماسی مانند «شهرزاد» در فرهنگ ایرانی دارای ارزش‌های جاودانه‌اند.
  5. طبیعت و زیبایی‌های آن حس جاودانه‌ای از زندگی را در انسان ایجاد می‌کند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری