جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jorm
mass  |

جرم

معنی: جرم . [ ج ُ ] (ع اِ) گناه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (غیاث اللغات ). گناه . خزده . خطا.(ناظم الاطباء). ذنب . تعدی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد): ومنه «ما فی هذا جرم ». (اقرب الموارد). بزه . جناح . عصیان . اثم . مأثم . معصیت . ذنب . ناشایست . جناح . جریمة. خطا. ج ، اَجرام . جُروم . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اصطلاح حقوقی ): از مجموع قوانین جزائی و قانونی اساسی چنین استنباط میشود که جرم ، عملی مثبت یا منفی است که قانون آن را منع کرده و برای ارتکاب آن مجازاتی مقرر شده هرگاه مرتکب بقصد آن را انجام داده باشد. مؤلف حقوق جنائی در تعریف جرم آرد: تعریف جرم بر حسب مکتبهای مختلف جزائی متفاوت است . به عقیده ٔ طرفداران مکتب عدالت مطلقه جرم عبارت از عملی است که مخالف اخلاق و عدالت باشد. در نظر کاروفالو، در صورتی که به آن قسمت از حس درستی و نیکوکاری که همیشه و همه جا مورد قبول واقع شده است دستبرد و اهانت شود، جرم صورت گرفته است . کارارا بدین شرح از جرم تعریف کرده است «نقض قانون مملکتی در اثر عمل خارجی در صورتی که انجام دادن وظیفه و یا اعمال حقی آن را تجویز نکند و مستوجب مجازات هم شود جرم نامیده میشود». تعریف اخیر از این جهت که عناصر سه گانه ٔ جرم (عنصر قانونی ، عنصر مادی ، عنصر اخلاقی ) را در بردارد بر سایر تعاریف رجحان دارد. عناصر تشکیل دهنده ٔ جرم : برای اینکه عملی از لحاظ اجتماعی جرم شناخته شود و قابل مجازات باشد، سه شرط لازم دارد اول ، تجاوز بقانون جزا که آن را عنصر قانونی گویند. دوم ، عمل یا کردار مادی که آن را عنصر مادی جرم گویند. سوم ، قصد ارتکاب جرم که عنصر اخلاقی جرم نامیده می شود. منظور از ... عنصر قانونی این است که هیچ عملی را نمیتوان جرم دانست مگر آنچه قانون قبلاً تصریح کرده باشد و همان مضمون مثل معروف «هیچ جرمی بدون قانون وجود پیدا نمیکند» میباشد. مقصود از عنصر مادی جرم آن است ، که تنها قصد انجام دادن عملی هرچند غیرقانونی باشد جرم نیست و برای اینکه جرم وجود خارجی پیدا کند، پیدایش یک عمل خارجی مادی لازم دارد. عنصر اخلاقی جرم ، داعی و اراده و قصد داشتن در ارتکاب عمل ممنوع است بعبارت دیگر لازم است که با سبق تصمیم و اراده و سوء نیت عمل ممنوع را انجام داده باشد، تا جرم شناخته شود. (از کتاب حقوق جنائی عبدالحسین علی آبادی ج 1 صص 42 - 61). || (ع مص ) گناه کردن . (دهار). گناه بکردن . (تاج المصادر بیهقی ) :
این نواحی را بکنند و بسوزند و بسیار بدنامی حاصل آید و سه هزار درم نیابند، این است بزرگ جرمی . (تاریخ بیهقی ص 468).
جزآن جرمی ندانم خویشتن را
که بی حجت نمیگویم مقالی .
ناصرخسرو.
ماجرم چه کردیم نزادیم بدان وقت
محروم چراییم ز پیغمبر و مضطر.
ناصرخسرو.
دانی که نیست آن خر مسکین را
جز جهل هیچ جرم و گنه کاری .
ناصرخسرو.
نباید تا نباشد جرم عذری
نه صلحی تا نباشد کارزاری .
ناصرخسرو.
نمیدانم در آنچه میان من و شیر رفته است خود را جرمی ... (کلیله و دمنه ). اصحاب حزم ... جرم ستور را عقوبت ظاهر جایز نشمرند. (کلیله و دمنه ).
ز جرم جرم نماند اثر برحمت تو
اگر بود ز ثری جرم تا اثیر مرا.
سوزنی .
آنچه خود میکنی ز فضل مگوی
وانچه او می کند ز جرم بپوش .
خاقانی .
جرم من آن است کز خزائن عرشی
گنج خدایم ولی گدای صفاهان .
خاقانی .
در مناجاتی که سرمستان کنند
جرم آن سبوح خوان درخواستند.
خاقانی .
چون همی خایی تو دندان بر عدو
چون همی بینی گناه و جرم او.
مولوی .
عذر احمق بدتر از جرمش بود.
مولوی .
مرا چون بود دامن از جرم پاک
ندارم ز خبث بداندیش پاک .
سعدی .
نزدیک من آن است که هر جرم و خطائی
کز صاحب وجه حسن آید حسن است آن .
سعدی .
چه جرم دیده خداوند سابق الانعام
که بنده در نظر خویش خوار میدارد.
سعدی .
تا ملک از سرجرم او درگذشت . (گلستان ).
خواجه هر چند پرهنر داند
جرم خود بنده نیکتر داند.
اوحدی .
گر دوستیت جرم است آن جرم کرده آید
از بهر این نگیرند از دوستان کناره .
رفیع مروزی .
جرمی که از تو آمد برخویشتن گرفتم
بسیار جهد کردم ناخواست را چه چاره .
رفیع مروزی .
خود کردن و جرم دوستان دیدن
رسمی است که در جهان تو آوردی .
؟
چرا ترسم ز ناکرده گناهی
نپیچد جرم نا کرده روانی .
؟
- جرم بخشیدن ؛ از سر تقصیر کسی درگذشتن :
سنگ میزان پشیمانی اگر نیست سبک
جرم هر چند گران است خدا میبخشد.
ابوالفتح گیلانی (از ارمغان آصفی ).
- جرم بردن ؛ پاک کردن گناه و تقصیر :
پیاله گیرو ز آلایش گناه مترس
که برد طاعت یکماهه جرم یکساله .
ملاجامی (از ارمغان آصفی ).
- جرم بستن ؛ گناه و تقصیر به گردن دیگری گذاشتن :
به هر جفا که کنی بر زمانه بندی جرم
کسی ز فعل تو آگاه نیست پنداری
ظهیر فاریابی (از ارمغان آصفی ).
- جرم پرسیدن ؛ مؤاخذه و محاسبه کردن گناه و تقصیر :
ای کاش بدوزخ بفرستند و بپرسند
جرمم که ندارد سر سودای اقامت .
رشکی همدانی (ازارمغان آصفی ).
- جرم داشتن ؛ گناه داشتن . بزه داشتن :
اگر دامن آلوده گردد به می
حرام است جرمی ندارد به پی .
فردوسی .
- جرم دیدن ؛ آگاه شدن از گناه و تقصیر :
چه جرم دید خداوند سابق الانعام
که بنده
در نظر خویش خوار میدارد.
سعدی (از ارمغان آصفی ).
- جرم رفتن ؛ گناه و تقصیر سرزدن :
ربوده بود ز من یار من مرا یارب
چه جرم رفت که دیگر بمن گذاشت مرا
ملاجامی (از ارمغان آصفی ).
- جرم کردن ؛ گناه کردن . تقصیر ورزیدن :
هم بزیر لگدت همچو هبا کردم
بیگنه بودی این جرم چرا کردم .
منوچهری .
هیچ جرمی نکرده ام هرگز
کاید او را همی ز من آزار.
مسعودسعد.
یارب چه جرم کرد صراحی که خون جام
با نغمه های غلغلش اندر گلو ببست .
حافظ (از ارمغان آصفی )
- جرم گرفتن ؛ مجازات کردن . جریمه کردن :
باده جرم عیش گیرد از دل هشیار ما
خون گل خواهد بهار از گوشه ٔ دستار ما.
شکوهی همدانی (از ارمغان آصفی ).
- جرم نهادن ؛ گناه و تقصیر را بگردن دیگری نهادن . جرم را به دیگری بستن :
گر گنه از کور زاید جرم چون بر کر نهیم .
سنائی .
از کبر بر مراددل کس نبوده ای
تهمت به بخت و جرم بر اختر نهاده ای .
نظیری نیشابوری (از ارمغان آصفی ).
|| آنچه از گناهکار به زور ستانند. (بهارعجم ) (آنندراج ).
... ادامه
360 | 0
مترادف: اثم، بزه، تقصير، جسم، جنايت، جنحه، حرج، خطا، خلاف، گناه، معصيت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اَجرام]
مختصات: (جِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: jerm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 243
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
mass | crime , guilt , body , misdeed , delict
ترکی
yığın
فرانسوی
masse
آلمانی
masse
اسپانیایی
masa
ایتالیایی
massa
عربی
كتلة | قداس , جسم , مقدار كبير , جرم , مرتفعات , جماعي , ضخم , كتل , تكتل , تجمع , جمهر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جرم" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است، از جمله در علوم طبیعی مانند فیزیک و همچنین در علوم انسانی مانند حقوق. برای نوشتن صحیح و استفاده مناسب از این کلمه، توجه به نکات زیر مفید است:

  1. معنا: در حقوق، "جرم" به اعمالی اطلاق می‌شود که مخالف قانون هستند و برای آن‌ها مجازات تعیین شده است. در فیزیک نیز به معنای مقدار ماده در یک جسم به کار می‌رود.

  2. نحوه نوشتن: کلمه "جرم" به صورت صحیح و بدون اعراب‌گذاری (اگر در متنی که نیاز به اعراب‌گذاری نیست) نوشته می‌شود.

  3. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با عبارات و ترکیبات مختلفی به کار رود، نظیر "جرم و جنایت"، "جرم شناسی"، "جرم طبیعی" و غیره.

  4. قواعد نگارشی:

    • در نوشتن متن‌های حقوقی، به جای گفتن "جرم" مطمئن شوید که از واژه‌های مرتبط با آن، مانند "مجرم"، "مجازات"، "قانون جزا" نیز استفاده کرده‌اید تا موضوع روشن‌تر شود.
    • هنگام استفاده از "جرم" در متون علمی یا پژوهشی، دقت کنید که واژه را در زمینه درست و متناظر با آن به کار ببرید.
  5. نکات زبانی:
    • در جملات توضیحی، از طریق توصیف و تبیین بیشتر معنا و کارکرد کلمه "جرم"، می‌توان درک بهتری از آن ارائه داد.
    • از بکارگیری اصطلاحات تخصصی به صورت نادرست پرهیز کنید و در صورت نیاز، معانی دقیق‌تر را در متون مرجع جستجو کنید.

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "جرم" به طور مؤثر و صحیح در نوشته‌ها استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جرم" در جمله آورده شده است:

  1. او به دلیل ارتکاب یک جرم جدی دستگیر شد.
  2. جرم این عمل ممکن است شدید باشد و مجازات سنگینی در پی داشته باشد.
  3. کارشناسان در تلاشند تا علل افزایش جرم در جامعه را بررسی کنند.
  4. در جلسه دادگاه، وکیل متهم سعی کرد تا تبرئه وی از جرم را ثابت کند.
  5. جرم و جنایت یکی از مسائل مهمی است که نیاز به توجه بیشتر دارد.

اگر سوال دیگری دارید یا به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: توده، انبوه، حجم، توده مردم، مراسم عشاء ربانی، جنایت، تبه کاری، تقصیر، مجرمیت، بدن، بدنه، اندام، لاشه، بدکرداری، سوء عمل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری