جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

jelf
jaunty  |

جلف

معنی: جلف . [ ج ِ ] (ع ص ، اِ) سفیه و خودسر و بی باک . (برهان ). مرد درشت گول . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فرومایه و احمق . (فرهنگ نظام ). || جفاکننده . (فرهنگ نظام ). ج ، اجلاف . || خم . (منتهی الارب ). || خم تهی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || نصف زیرین خم شکسته . (منتهی الارب ). || آوند و ظرف . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || هر چه میان تهی باشد از خنور. (منتهی الارب ). ج ، جلوف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خرمابنان نر. (منتهی الارب ). || نان خشک سطبر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || نان بی نانخورش . (منتهی الارب ). || کناره ٔ نان . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || گوسفند کشیده پوست بریده سر و پا که شکم وی کفانیده و تهی کرده باشند. || مرغی است . || مشک بریده پا و سر و پوست بازکرده . (منتهی الارب ).
... ادامه
627 | 0
مترادف: 1- بيوقار، تهيمغز، سبك، سبكسر، سخيف 2- بيباك، خودسر 3- خودآرا، خودنما
متضاد: سنگين، متين
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی، جمع: اجلاف]
مختصات: (جِ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: jelf
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 113
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
jaunty | racy , foppish , sporty , gaudy , tawdry , rank , jackanapes , kitty
ترکی
yavru kedi
فرانسوی
minou
آلمانی
kätzchen
اسپانیایی
gatito
ایتالیایی
gattino
عربی
كيتي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «جلف» در زبان فارسی به معنی خُشک یا بی‌مزه و همچنین به معنای فردی سطحی‌نگر یا بی‌عمق نیز به کار می‌رود. در استفاده از این کلمه، برخی نکات نگارشی و قواعدی وجود دارد:

  1. معنی و سیاق: همواره پیش از استفاده از کلمه «جلف»، باید به سیاق و معنا توجه شود. آیا قصد دارید به شخصی اشاره کنید یا به ویژگی‌ای از یک چیز؟

  2. نقاط قوت و ضعف: هنگام استفاده از این کلمه به عنوان صفت، باید توجه داشته باشید که به طرز مفهوم و روشی که آن را بیان می‌کنید، توجه کنید. کلمه «جلف» بار معنایی منفی دارد و استفاده از آن می‌تواند به توهین یا قضاوت منفی منجر شود.

  3. ساختار جمله: کلمه «جلف» معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و به طور معمول همراه با اسم قرار می‌گیرد. مانند: «شخص جلف»، «کردار جلف» و غیره.

  4. استفاده در نوشتار رسمی و غیررسمی: در نگارش‌های رسمی، بهتر است از به کار بردن کلمات توهین‌آمیز یا منفی پرهیز گردد، یا این کلمه را با احتیاط و در جای مناسب استفاده کنید.

  5. نکات معنایی: هنگام استفاده از «جلف»، دقت کنید که این کلمه می‌تواند تأثیرات منفی و سوء‌تفاهم‌ها را به همراه داشته باشد، بنابراین باید به زمینه و فضای گفتار یا نوشتار توجه کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی کلمه «جلف» را در جملات و پاراگراف‌های خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "جلف" در جمله آورده شده است:

  1. رفتار او در مهمانی باعث شد که دیگران او را فردی جلف تصور کنند.
  2. در کلاس درس، جلف بودن او باعث حواس‌پرتی سایر دانش‌آموزان شد.
  3. وقتی که برای اولین بار او را دیدم، به نظر می‌رسید که شخصیتی جلف دارد.
  4. انتقاد او از لباس‌های دیگران بی‌ادبانه و جلف به نظر می‌رسید.
  5. برخی از جوک‌هایی که او تعریف می‌کرد، بسیار جلف و بی‌مزه بودند.

اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: خود نما، زرنگ، گستاخ، لا قید، با مزه، با نشاط، تند، مهیج، دارای طعم اصلی، ورزشی، ورزشکارانه، پر زرق و برق، زرق و برق دار، نمایش دار، لوس، پر زرق وبرق وتوخالی، ترشیده، طلب شده، انبوه، میمون، بوزینه، ادم خودساز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری