جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جنده . [ ج ِ دَ / دِ ] (ص ) زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه . غر. در وجه تسمیه ٔ این کلمه حدسهای مختلف زده اند. (از فرهنگ فارسی معین ). || در تداول مردم قزوین ، صورتی از ژنده ، یعنی کهنه یعنی پارچه از جامه ٔ کهن . (یادداشت مؤلف ). - جنده باز ؛ که بدنبال زنان بدکار رود تا کام برگیرد. - جنده بازی ؛ عمل جنده باز. - جنده خانه ؛ فاحشه خانه . جایی برای جندگان . خودفروش، روسپي، فاحشه، لكاته، معروفه fancy man, fancy women, hack, townswoman, trollop, judgment رجل يتوهم gendah gendah gendah gendah gendah ادم خیالپرور، جاکش، مزدور، کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، زن شهری، دختر شهری، زن شلخته، زن هرزه، زن بندوبار
کلمه "جنده" در زبان فارسی به معنای فاحشه یا زنی است که به کارهای خیابانی مشغول است. به دلیل ماهیت توهینآمیز و ناپسند این کلمه، استفاده از آن در مکالمات و نوشتارهای روزمره و رسمی توصیه نمیشود. در صورتی که نیاز به بحث در مورد موضوعاتی مرتبط با جامعه و فرهنگ دارید، بهتر است از واژهها و عبارات محترمانهتر استفاده کنید.
در نگارش عمومی و علمی، لازم است به حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی توجه کنید و از واژههای توهینآمیز یا غیرمحترمانه پرهیز کنید. در هر صورت، اگر سوال خاصی دربارهی کاربرد زبان فارسی یا قواعد نگارشی دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مطمئناً! در ادامه چند مثال از استفاده کلمه "جنده" در جملات ارائه میشود:
او به شوخی دربارهٔ گربهاش گفت که با تمام صفاتش، یک "جنده" واقعی است.
در این فیلم، شخصیت اصلی به دنبال کشف رازهایی دربارهٔ گذشتهٔ "جنده" خود است.
ما در این جامعه باید به مسائل و چالشهایی که به "جنده"ها مربوط میشود، بیشتر توجه کنیم.
لطفاً توجه داشته باشید که این کلمه در زبان محاورهای ممکن است بار منفی یا توهینآمیز داشته باشد و بهتر است در موقعیتهای مناسب استفاده شود.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: ادم خیالپرور، جاکش، مزدور، کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، زن شهری، دختر شهری، زن شلخته، زن هرزه، زن بندوبار