جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

čalab
chaleb  |

چلب

معنی: چلب . [ چ َ ل َ ] (اِ) سنج را گویند و آن دو پارچه برنج تنک و پهن باشد که در بازیگاهها و نقاره خانه ها برهم زنند و بنوازند. (برهان ) (از جهانگیری ). دو طبقه ٔ پهن که از برنج سازند و می نوازند و سنج نیزگویند. (رشیدی ). دو طبقچه که از برنج سازند و برهم زنند، در جنگ و عروسیها متداول است و آن را سنج نیز گویند و صنج معرب آن است . (انجمن آرا). قسمی آلت موسیقی بدون سیم که از دو صفحه ٔ مدور برنجین ساخته شده که هر صفحه رابه یک دست گیرند و آن دو رابه هم زده نوایی از آنها برآورند و در تداول عامه ، سنج نامیده می شود و اکنون نیز زدن سنج در دسته های عزاداری بخصوص در دسته ٔ زنجیرزنها معمول است . چلاه . چلپ :
چو یک پاس بگذشت از تیره شب
ز پیش اندرآمد خروش چلب .
فردوسی .
اندر آن صحرا که شیران دولشکر صف کشند
و آسمان از بر همی خواند بر ایشان افترب
چشمه ٔ روشن نبیند دیده از گَرد سپاه
بانگ تندر نشنود گوش از غو کوس و چلب .
فرخی .
رجوع به چلاه و چلپ و سنج شود.
|| به معنی شور و غوغا و فتنه هم آمده است . (برهان ). آشوب و فتنه . (جهانگیری ). غوغا و آشوب و فتنه . (رشیدی ) (انجمن آرا). جلب . هیاهو و جنجال . چلپ . شغب :
ای امتی که ملعون ْ دجال کرد کر
گوش شما ز بس چلب و گونه گون شغب .
ناصرخسرو.
بر دین خلق مهتر گشتندی این گروه
بومسلم ار نبودی و آن شور و آن چلب .
ناصرخسرو.
ز مهر و کینش غمگین عدو و شاد ولی
ز دست و تیغش بیدار امن و خفته چلب .
قطران .
رجوع به جلب و چلپ شود.
... ادامه
450 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) ‹چلپ› (موسیقی) [قدیمی]
مختصات: (چَ لَ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 35
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
chaleb
ترکی
şaleb
فرانسوی
chaleb
آلمانی
chaleb
اسپانیایی
jaleb
ایتالیایی
chaleb
عربی
شيلب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "چلب" در زبان فارسی به معنای شیء یا موضوعی خاص نیست و در واقع یک واژه عامیانه یا slang به شمار می‌آید که به معنی بی‌نظمی، شلختگی یا حالتی است که در آن چیزها به‌هم‌ریخته و نامرتب‌اند. اگر شما به دنبال قاعده خاصی برای نگارش این کلمه هستید، در اینجا چند نکته مهم وجود دارد:

  1. نوشتار صحیح: اطمینان حاصل کنید که کلمه را به درستی نوشته‌اید. "چلب" به همین شکل و با حروف درست نوشته می‌شود.

  2. نقاط گذاری: اگر "چلب" بخشی از یک جمله باشد، باید به قاعده‌های نگارشی مانند استفاده از ویرگول و نقطه نیز توجه کنید. مثلاً: "این اتاق چقدر چلب است!"

  3. تناسب با سبک نوشتار: بسته به اینکه شما در چه متنی از "چلب" استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که این کلمه ممکن است در یک متن رسمی جایی نداشته باشد و بیشتر در متون غیررسمی یا محاورات مورد استفاده قرار گیرد.

  4. استفاده در جملات: می‌توانید "چلب" را در جملات مختلف به کار ببرید، به عنوان مثال: "به خاطر چلب بودن خانه، نمی‌توانیم مهمان دعوت کنیم."

اگر سوال خاص دیگری در مورد این کلمه یا نحوه استفاده از آن دارید، خوشحال می‌شوم که بیشتر کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. چلبی که در پارک بازی می‌کند، همیشه سربازهایش را دزدکی تماشا می‌کند.
  2. بچه‌ها با چلب‌های خود در حیاط خانه، مسابقه دو راه‌اندازی کردند.
  3. در حیاط پشتی، چلب‌ها به دنبال حشره‌ها می‌دویدند و شادی می‌کردند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری