جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

heyz
menstruation  |

حیض

معنی: حیض . [ ح َ ] (ع اِمص ) بی نمازی زن . (ناظم الاطباء). بی نمازی زنان : قیل و منه الحوض لان الماء یسیل الیه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). عادت . قاعدگی . حیض خونی است که غالباًدر هر ماه چند روزی از رحم زنها خارج میشود و زن رادر موقع دیدن خون حیض حائض گویند. خون حیض در بیشتراوقات غلیظ و گرم و برنگ سیاه یا سرخ است و با فشارو کمی سوزش بیرون می آید. مدت حیض کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نمیشود. رجوع به توضیح المسائل آیت اﷲ بروجردی و ذخیرةالعباد آیت اﷲ فیض شود :
طمع حیض مرد است و من میبرم سر
طمع را کز اهل سخا میگریزم .
خاقانی .
نه مه غذای فرزند از خون حیض باشد
پس آبله برآردصورت کند مجدّر.
خاقانی .
|| (مص ) بی نمازی شدن زن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). محیض . مُحاض . (منتهی الارب ). || خارج شدن چیزی چون خون از درخت سمره . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
- حَیض ِسفید ؛ کنایه از منی . (آنندراج ) :
بس که حیض سفید میریزد
گنده تر ازکس است شلوارم .
باقر کاشی .
- حیض عروس رز ؛ کنایه از شراب انگوری . (آنندراج ) (برهان قاطع) :
گفتم پسندد داورم کز فیض عقلی بگذرم
حیض عروس رز خورم در حوض ترسا داشته .
خاقانی .
- حیض گل ؛ کنایه از خنده ٔ گل . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ):
روی زر از صورت خواری بشست
حیض گل از ابر بهاری بشست .
نظامی .
... ادامه
956 | 0
مترادف: بينمازي، رگل، طمث، قاعدگي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی] (زیست‌شناسی)
مختصات: (حِ) [ ع . ] (مص ل .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: heyz
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 818
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
menstruation
ترکی
adet
فرانسوی
menstruation
آلمانی
menstruation
اسپانیایی
menstruación
ایتالیایی
mestruazioni
عربی
حيض | طمث , الحيض
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حیض" در زبان فارسی به معنای دوره عادت ماهانه زنان است. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "حیض" به صورت صحیح باید نوشته شود و از نادرست نوشتن آن (مثل "حیضی" که نادرست است) پرهیز شود.

  2. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در متن‌های علمی، پزشکی، دینی و اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال:

    • "زنانی که در سنین باروری هستند، هر ماه به دوره حیض دچار می‌شوند."
    • "در بسیاری از فرهنگ‌ها، حیض دارای احکام خاصی است."
  3. مفاهیم مرتبط: ممکن است با مفاهیم دیگری چون "طهر" (دوره پاکی) و "نیازهای بهداشتی" نیز مرتبط باشد. این مفاهیم نیز باید به دقت و در جای مناسب در متن استفاده شوند.

  4. حساسیت‌های فرهنگی و مذهبی: در هنگام نگارش درباره حیض، باید به حساسیت‌های فرهنگی و مذهبی توجه شود و از بیان نظرها یا اطلاعاتی که ممکن است توهین‌آمیز یا ناپسند باشد خودداری شود.

  5. قواعد نگارشی: در نوشتن جملاتی که شامل کلمه "حیض" هستند، باید به قواعد دستوری و نگارشی دقیقاً توجه کرد، به‌خصوص از نظر ترتیب کلمات و نحوه‌ی بیان.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و با دقت از کلمه "حیض" در نگارش‌های مختلف استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "حیض" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. در طول دوران حیض، برخی از زنان ممکن است دچار تغییرات خلق و خو شوند.
  2. دکتر به او توصیه کرد که در دوران حیض، از برخی غذاهای خاص پرهیز کند.
  3. این ابهامات در مورد بهداشت دوران حیض نشان دهنده نیاز به آموزش بیشتر است.
  4. او هیچ وقت احساس شرم نمی‌کرد وقتی درباره مسائل مربوط به حیض صحبت می‌کرد.
  5. برخی از سنت‌های فرهنگی ممکن است در دوران حیض محدودیت‌هایی برای زنان تعیین کنند.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری