license
98
2847
100
معنی کلمه خش معنی واژه خش
معنی:
خش . [ خ َش ش ] (ع مص ) درآمدن در چیزی . || دشمن داشتن کسی را و ملامت کردن او را پنهان . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || چوب در بینی شتر کردن تا مهاربر آن کشیده شود. || باران اندک آوردن ابر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).انگلیسی flinders, garbage, hack, hatch, notch, strap, stria, strip, stripe, good-mother, mother-in-law, scratchعربی flindersترکی çizikفرانسوی gratterآلمانی kratzenاسپانیایی rascarایتالیایی graffioمرتبط خرده شیشه وامثال ان، تراشه، قطعات شکسته، زباله، خاکروبه، اشغال، فضولات، نخاله، مزدور، کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، دریچه، روزنه، نتیجه، نصفه در، جوجه گیر ی، شکاف، بریدگی، فرو رفتگی، چوب خط، شکاف چوبخط، تسمه، بند چرمی، تسمه رکاب، تازیانهزنی، تسمه فلزی، خط، شیار، خیاره، نوار باریک، هر یک از خطوط موازی، نوار، باریکه، پارچه راه راه، خط راه راه، یراق، مادر زن، مادر شوهر، نامادری
ترکیب:
(اسم)
مختصات:
(خَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
xaS
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
900
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
flinders | garbage , hack , hatch , notch , strap , stria , strip , stripe , good-mother , mother-in-law , scratch
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه «خش» در زبان فارسی به معانی مختلفی استفاده میشود و قواعد نگارشی خاص خود را دارد. در زیر به برخی نکات مربوط به این کلمه پرداخته میشود:
تحریر کلمه : کلمه «خش» باید به درستی نوشته شود. دقت کنید که این کلمه به صورت "خش" و با حرف "خ" شروع میشود.
کاربردها : این کلمه میتواند به عنوان اسم، صفت یا فعل استعمال شود. برای مثال:
به عنوان اسم: «خش» به معنی خشکی یا بیآبی.
به عنوان صفت: «خشک» برای توصیف حالتی از کمبود آب.
به عنوان فعل: در برخی از صنایع، ممکن است به عنوان عملی در زمینهی خاصی به کار رود.
برخورد با سایر واژهها : این کلمه ممکن است با پیشوندها یا پسوندهای مختلف ترکیب شود. به عنوان مثال:
جملات نمونه : برای بهتر درک کردن کاربرد کلمه «خش»، میتوانید از جملههای زیر استفاده کنید:
«زمین پس از بیآبی، به شدت خش شده است.»
«او از خشکی آب مینالید.»
نکات نگارشی :
توجه داشته باشید که در نوشتار رسمی، کلمات باید به درستی و با دقت نوشته شوند.
استفاده صحیح از علائم نگارشی برای تفهیم بهتر جملات حائز اهمیت است.
اگر سوال خاصی درباره کلمه «خش» یا استفاده از آن دارید، لطفاً بفرمایید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خش" در جملات مختلف آورده شده است:
خش درختان در این فصل به دلیل خشکی هوا بیشتر به چشم میخورد.
در نواحی خشک، عدم بارندگی باعث خش و کمبود آب میشود.
او با خش چوبهای قدیمی، یک میز زیبا درست کرد.
خش دستانش را از شدت سردی احساس میکرد.
با بروز خش و طوفان، کشاورزان نگران محصول خود شدند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا به موضوع خاصی اشاره میخواهید کنید، لطفاً بفرمایید.
لغتنامه دهخدا واژگان مرتبط: خرده شیشه وامثال ان، تراشه، قطعات شکسته، زباله، خاکروبه، اشغال، فضولات، نخاله، مزدور، کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، دریچه، روزنه، نتیجه، نصفه در، جوجه گیر ی، شکاف، بریدگی، فرو رفتگی، چوب خط، شکاف چوبخط، تسمه، بند چرمی، تسمه رکاب، تازیانهزنی، تسمه فلزی، خط، شیار، خیاره، نوار باریک، هر یک از خطوط موازی، نوار، باریکه، پارچه راه راه، خط راه راه، یراق، مادر زن، مادر شوهر، نامادری