جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خوبی . (حامص ) زیبائی . حسن .جمال . بهاء. سرسبزی . بهتری . ظرافت . (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ). مقابل زشتی . قشنگی : خود ترا جویدهمه خوبی و زیب همچنان چون نوجبه جوید نشیب . رودکی . سوگند خورم کز تو برد حورا خوبی خوبیت عیانست چرا باید سوگند؟ عماره ٔ مروزی . سیاوش از آن پس بسودابه گفت که اندر جهان مر ترا نیست جفت نمانی بخوبی مگر ماه را نشایی کسی را بجز شاه را. فردوسی . ز خوبی و دیدار و گفتار اوی ز هوش و دل و شرم و کردار اوی . فردوسی . من نه از بیکسی اندر کف تو دادم دل که مرا جز تو بتانند بخوبی چو پری . فرخی . آنکه خوبی از او نمونه بود چون بیارائیش چگونه بود. عنصری . خداوندا یکی بنگر بباغ و راغ و دشت اندر که گشته از خوشی و نیکویی و پاکی وخوبی . منوچهری . آراسته گشته ست ز تو چهره ٔ خوبی چون چهره ٔ دوشیزه بیکرنگ بگلنار. خسروی . ز همه خوبان سوی تو بدان یازم که همه خوبی سوی تو شده یازان . شهره ٔ آفاق . خوبی و وفا هر دو بهم گرد نیاید خوبی همه خوبست از آن نیز وفا به . قطران . ور بخوبی در بودی خطر و بخت بلند سر و سالار جهان بودی خورشید منیر. ناصرخسرو. به آب دیده ٔ یعقوب و خوبی یوسف به پیری زکریا و طاعت یحیی . ادیب صابر. غیر خوبی جرم یوسف چیست پس ؟ مولوی . مرا همچنین چهره گلفام بود بلورینم از خوبی اندام بود. سعدی (بوستان ). صاحبدلی را گفتند بدین خوبی که آفتابست نشنیده ایم که کس او را دوست گرفته است . (گلستان ). منم امروز و تو انگشت نمای زن و مرد من بشیرین سخنی و تو بخوبی مشهور. سعدی (طیبات ). این دلبری و خوبی در سرو و گل نروید وین شاهدی و شوخی در ماه و خور نباشد. سعدی (طیبات ). ای فروغ حسن ماه از روی رخشان شما آبروی خوبی از چاه زنخدان شما. حافظ. شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام . حافظ. - ناخوبی ؛ زشتی . عدم زیبایی : کسی بدیده ٔ انکار اگر نگاه کند نشان صورت یوسف دهد بناخوبی . سعدی . || نیکویی . نکویی . مقابل بدی . (یادداشت بخط مؤلف ) : ای مایه ٔ خوبی و نیک رایی روزم ندهد بی تو روشنایی . رودکی . دقیقی چار خصلت برگزیده ست بگیتی در ز خوبیها و زشتی لب بیجاده رنگ و ناله ٔ چنگ می چون زنگ و دین زردهشتی . دقیقی . چهارم علی بود جفت بتول که او را ستاید بخوبی رسول . فردوسی . که با ما جهاندار یزدان چه کرد ز خوبی و پیروزی اندر نبرد. فردوسی . جهان پر شد از خوبی و ایمنی ز بد بسته شد دست اهریمنی . فردوسی . به ایران همه خوبی از داد اوست کجا هست مردم همه یاد اوست . فردوسی . بدین خرمی و خوشی روزگار بدین خوبی و فرخی شهریار. فرخی . سوی پسر کاکو و دیگران ... نامه ها فرمودیم بقرار گرفتن این حالها بدین خوبی و آسانی . (تاریخ بیهقی ). نامه ٔ توقیعی رفته است ... احمدبن الحسن که بقلعت چنگی بازداشته بود ببلخ آید با خوبی بسیار و نواخت . (تاریخ بیهقی ). || خیر. احسان . اِنعام . (یادداشت بخط مؤلف ) : ز بس خوبی و داد و آیین اوی وز آن نامور دانش و دین اوی . فردوسی . مرا خوبی و گنج آباد هست دلیری و مردی و بنیاد هست . فردوسی . ز خوبی و از مردمی کرده ام بپاداش آن روز نشمرده ام . فردوسی . چو چندی برآمد بر این روزگار ندیدند جز خوبی شهریار. فردوسی . ای عطابخش پذیرنده و خواهنده سپاس رأی تو خوبی و آیین تو فضل و احسان . فرخی . - امثال : خوبی گم نشود ، نظیر : تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز. (منسوب به سعدی ). || لطف . (یادداشت مؤلف ) : بدو گفت پرموده را بی سپاه گسی کن بخوبی بدین بارگاه . فردوسی . فرستاده ٔ پهلوان را بخواند بخوبی سخنها فراوان براند. فردوسی . سران یک بیک پاسخ آراستند همه خوبی و آشتی خواستند. فردوسی . و اعتماد داشتم بخوبی و مهربانی و منفعت او. (تاریخ بیهقی ). || صلاح . موافق مصلحت : بدانست کو راست گوید همی جز از راه خوبی نجوید همی . فردوسی . || نیکوکاری : هر آن دین که باشد بخوبی بپای بر آن دین بباشد خرد رهنمای . فردوسی . احسان، بخشش، بر، خوشي، خير، صلاح، لطافت، مرغوبيت، نيكويي، نيكي، حسن، جمال، زيبايي، قشنگي ، لطف، عنايت بدي زشتي
1- لطف، عنايت good, goodness, good quality, boon, excellence, beauty, kindness, comeliness, kindliness, excellency, fairness, are you well جيد، خير، صالح، طيب، كريم، ممتع، لذيذ، فائدة، عمل الخير، عاطفية مفرطة iyi misin tu vas bien geht es dir gut estás bien stai bene خیر، کامیابی، مال منقول، مال التجاره، نیکی، مروت، مزیت، برتری، تفوق، رجحان، شگرفی، زیبایی، زنان زیبا، خوشگلی، مهربانی، محبت، خوش قلبی، خوبرویی، خوش منظری، عدالت، عدل، خوب
good|goodness , good quality , boon , excellence , beauty , kindness , comeliness , kindliness , excellency , fairness , are you well
ترکی
iyi misin
فرانسوی
tu vas bien
آلمانی
geht es dir gut
اسپانیایی
estás bien
ایتالیایی
stai bene
عربی
جيد|خير , صالح , طيب , كريم , ممتع , لذيذ , فائدة , عمل الخير , عاطفية مفرطة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خوبی" در زبان فارسی به عنوان اسم (مفرد) و به معنای "نیکی" یا "خیر" به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نوشتار صحیح: کلمه "خوبی" به صورت صحیح و بدون هیچگونه نشت و آورده باید نوشته شود.
مفرد و جمع: "خوبی" مفرد است و اگر بخواهید به معنای بیش از یک نیکی اشاره کنید، میتوانید از "خوبیها" استفاده کنید.
نقشهای دستوری: "خوبی" میتواند در جمله به عنوان اسم موضوع، مفعول و یا complement (مکمل) به کار رود. به عنوان مثال:
خوب بودن او مثال بارز در خوبی است.
این کار نشانه خوبی است.
قواعد تطابق: وقتی "خوبی" به عنوان یک اسم در جمله به کار میرود، باید به قواعد تطابق در عدد و جنس دقت نمایید.
استفاده در عبارات: کلمه "خوبی" میتواند در عبارات و اصطلاحات مختلفی مورد استفاده قرار گیرد، مانند:
خوبیهای زندگی
امتیاز خوبی
تاکید و امتداد: در جملات توصیفی، ممکن است "خوبی" با صفات دیگری همراه شود، مانند:
خوبیهای انسانی
خوبیهای اخلاقی
در نوشتار و گفتار خود به این نکات توجه کنید تا استفاده مناسبی از کلمه "خوبی" داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خوبی" در جملات مختلف آورده شده است:
خوبی دوستی این است که همیشه در کنار هم هستیم.
خوبی این کتاب در داستانهای جذاب آن است.
من از خوبی رفتار او شگفتزده شدم.
به خاطر خوبیات همیشه در قلبم خواهی ماند.
هرگز فراموش نکن که خوبیهایت را با دیگران به اشتراک بگذاری.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر