خورد کردن

معنی: خورد کردن . [ خوَرْدْ / خُرْدْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه کردن . (ناظم الاطباء). خرد کردن .
- خورد کردن خرمن ؛ درهم کوفتن ساقه و سنبله و جدا کردن کاه از دانه . این عمل آن است که دانه ها را بواسطه ٔ جنجل از سنبل اخراج نموده کاه را بطرفی و گندم را بطرفی جمع کنند اما خرمنگاه که محل کوبیدن خرمن باشد در جای بلندی ترتیب داده میشد که هوایش نیک باشد. (از قاموس کتاب مقدس ).
|| له کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).

... ادامه

2449 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 1084

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

عربی

مص | رضاعة , رضع , استوعب , رضع الأصبع

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خورد کردن" به معنی تکه‌تکه کردن یا تقسیم کردن به اجزاء کوچکتر به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

استفاده از فعل: "خورد کردن" در زبان فارسی به عنوان یک فعل مرکب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در جملات مختلف می‌توان از آن به عنوان فعل اصلی استفاده کرد. برای مثال: «او سبزی‌ها را خورد کرد.»
نحوه تلفظ: توجه به نحوه تلفظ این کلمه نیز مهم است. معمولاً در گفتارهای روزمره ممکن است تلفظ "خورد" با "خُرد" (به معنی کوچک کردن) اشتباه شود.
افعال مشابه: در گرامر زبان فارسی، استفاده از افعال مشابه که به معنای خرد کردن هستند، نکته‌ای قابل توجه است. به عنوان مثال، افعال "برش دادن" یا "تکه‌تکه کردن" ممکن است در متون مختلف به جای "خورد کردن" مورد استفاده قرار گیرند.
نحوه اتصال در جملات: در جملات، می‌توان این کلمه را به راحتی با سایر اجزای جمله ترکیب کرد. مثلاً: «من می‌خواهم سیب را خورد کنم.»
تطابق زمانی: در زمان‌های مختلف صرف و نحو فعل "خورد کردن" باید مطابق با فاعل و زمان جمله تنظیم شود. برای مثال:
- «من سیب را خورد کردم.» (گذشته)
- «من سیب را دارم خورد می‌کنم.» (حال)
- «من سیب را خورد خواهم کرد.» (آینده)

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "خورد کردن" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول