جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tremble  |

رعشه

معنی: رعشه . [ رَ ش َ / ش ِ ] (ع اِ) یا رعشة. لرزشی که در اندام آدمی از پیری و کلانسالی و یا از بیماری پدید آید. (ناظم الاطباء). لرزیدن و لرزه و با لفظ افتادن و افکندن و انداختن و کشیدن و برچیدن و گرفتن مستعمل . (آنندراج ). علتی است که از آن دست آدمی بی اراده می لرزد. (غیاث اللغات از منتخب اللغات ). لرزیدن دست و پای و سر باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). لرز. لرزه . لرزیدن . لرزش . ارتعاش . رعده . لخشه . علتی است که دست وپای و دیگر اعضاء بلرزد. (یادداشت مؤلف ). به معنی لرزه در اصل رَعش و رَعَش است ولی استعمال آن در نظم فارسی شیوع دارد. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 5) (از فرهنگ فارسی معین ) :
از رگ و ریشه ٔ غمم بکشد
رعشه در جان غم دراندازد.
عرفی شیرازی .
به کوشش نیست ممکن رعشه از سیماب برچیدن
شکیبا کی تواند کرد ناصح ناشکیبا را.
ظهوری (از آنندراج ).
پیمانه ام ز رعشه ٔ پیری به خاک ریخت
بعدهزار دور که نوبت به ما رسید.
کلیم کاشی .
... ادامه
633 | 0
مترادف: ارتعاش، تشنج، لرز، لرزش، لرزه، لقوه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (رَ ش ِ) [ ع . رعشة ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: ra'Se
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 575
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
tremble | tremor , paralysis , tremour , trepidation , blind
ترکی
titreme
فرانسوی
frisson
آلمانی
schauer
اسپانیایی
temblar
ایتالیایی
brivido
عربی
ارتجف | ارتعد , ارتعش , انتفض , اهتز , رعشة , قشعريرة , انتفاض , رجفة , يرتعش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رعشه" در زبان فارسی به معنای لرز یا لرزش است و به‌ویژه در مواردی که فرد دچار ترس، اضطراب یا بیماری است، به کار می‌رود. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده درست از آن، می‌توان به موارد زیر توجه کرد:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "رعشه" به همین شکل نوشته می‌شود و درست نیست که به شکل دیگری مانند "رعش" یا "راعشه" نوشته شود.

  2. استفاده در جمله:

    • باید توجه داشت که در جملات از کلمه "رعشه" به نحو صحیح استفاده شود. به عنوان مثال:
      • "از ترس، او دچار رعشه شد."
      • "رعشه‌ای در دست‌هایش حس می‌کرد."
  3. ترکیب‌ها و افعال مرتبط: این کلمه معمولاً با افعالی مثل "داشتن"، "آمدن"، و "دچار شدن" به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • "او همیشه در مواقع استرس، رعشه دارد."
    • "هرگاه دربارهٔ آن موضوع صحبت می‌کرد، رعشه به او دست می‌داد."
  4. قواعد جملات: در ساخت جملات، رعایت نکات نگارشی مانند استفاده از ویرگول، نقطه و دیگر نشانه‌های نگارشی مهم است. به عنوان مثال:
    • "او از دیشب بی‌خواب بود؛ رعشه‌ای تمام وجودش را فرا گرفته بود."

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "رعشه" به شکل صحیح و مؤثر استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "رعشه" در جملات آورده شده است:

  1. زمانی که در شب‌های سرد به بیرون می‌روم، رعشه بر بدنم می‌افتد.
  2. او به خاطر ترس از صحبت در جمع، رعشه‌ای بر دست‌هایش افتاد.
  3. پس از شنیدن خبر غم‌انگیز، رعشه‌ای در وجودش حس کرد.
  4. طوفان به قدری شدید بود که رعشه‌ای بر شیشه‌های خانه می‌افتاد.
  5. نوازندگی پیانو چنان احساسی در او ایجاد کرد که به طور ناخواسته رعشه‌ای بر بدنش افتاد.

امیدوارم این مثال‌ها مفید باشند!


واژگان مرتبط: لرزه، لرز، ارتعاش، لرزش، تکان، جنبش، تپش، فلج، رخوت، وقفه، از کار افتادگی، عجز، بیم و هراس، وحشت، اشتفگی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری