جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: رمق . [ رَ م َ ] (ع اِ) باقی جان . (دهار) (منتهی الارب ). باقی دمه . (دهار). بقیه ٔ حیات . ج ، ارماق . (از اقرب الموارد). حُشاشة. (السامی ).بقیه ٔ جان . (غیاث اللغات ). نفس آخرین . (از متن اللغة). رمخ و باقی جان . (ناظم الاطباء) : مرا سد رمق حاصل می بود. (کلیله و دمنه ). و مژده داد که خواجه را رمقی باقی است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 74). و در حفظ رمق می کوشیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 296). کسی در بیابان سگی تشنه یافت برون از رمق در حیاتش نیافت . سعدی . - رمق ماندن ؛ هنوز زنده بودن . هنوز روح از بدن کاملاً مفارقت نکردن : از من رمقی به سعی ساقی مانده ست وز صحبت خلق بی وفاقی مانده ست . (منسوب به خیام ). گو رمقی بیش نماند از ضعیف چند کند صورت بیجان بقا. سعدی . بعد شبان روزی دگر بر کنار افتاد از حیاتش رمقی مانده . (گلستان ). - سد رمق کردن ؛ مانع فراق جان از بدن شدن . جلو مفارقت روح را گرفتن : و بعضی به گیاه و کشت سد رمق می کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 296). || در تداول فارسی زبانان ، زور. قوت . قدرت . تاب و توان : و من چون اندک رمقی بازیافتم ... (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 329). - از رمق افتادن ؛ تاب و توان از دست دادن . کوفته و مانده شدن . مثلاً گویند: امروز از بس راه رفتیم از رمق افتادیم . - امثال : رقم رمق می خواهد ، نظیر: بهتر از تیغ سخن را نبود هیچ ظهیر. ناصرخسرو. نفوذ حکم موقوف به قدرت و زور است . رجوع به امثال و حکم شود. || قوت در غذا. خاصیت غذایی : این آبگوشت رمق ندارد؛ یعنی خاصیت و ماده ٔ غذایی آن اندک است . 1- تاب، توان، طاقت، قوت، نا
2- رمه، گله spirit, life, false روح، كحول، حيوية، شبح، روح معنوية، شخصية، شجاعة، نفس روح، مسكر، مزاج عقلي أو نفسي، شخص، نشاط، رفع المعنويات، خطف خفية ramq ramq ramq ramq ramq روح، روحیه، روان، جان، معنی، زندگی، عمر، حیات، دوام
روح|كحول , حيوية , شبح , روح معنوية , شخصية , شجاعة , نفس روح , مسكر , مزاج عقلي أو نفسي , شخص , نشاط , رفع المعنويات , خطف خفية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "رمق" در زبان فارسی به معنای قدرت یا انرژی برای انجام کاری است. این کلمه در جملات مختلف میتواند بهصورتهای مختلف به کار رود. در ادامه به برخی نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
معنی و استفاده از کلمه:
رمق به معنای توان و قدرت است؛ بنابراین میتوان از آن در جملات بهعنوان نمادی از انرژی یا انگیزه استفاده کرد.
مثال: «بعد از یک روز طولانی، دیگر رمق ندارم.»
ضربالمثلها و ترکیبها:
"رمق انسان را گرفت": این اصطلاح به معنی خستگی و ناتوانی شدید است.
"رمق در رفتن": به معنی از دست دادن انرژی و توان برای ادامه کار.
نحوه نوشتار:
این کلمه به صورت دندانهدار نوشته میشود و در هیچ کلمه یا عبارت دیگری نباید با هم غیردندانهدار ترکیب شود.
ترکیب با دیگر کلمات:
میتواند با کلمات مختلف ترکیب شود، مثلاً: «رمق زندگی»، «رمق امید» و غیره.
جایگاه کلمه در جمله:
رمق معمولاً بهعنوان اسم به کار میرود و میتواند بهعنوان مفعول یا فاعل قرار گیرد.
با رعایت این نکات و استفاده مناسب از کلمه "رمق"، میتوانید جملات بهتری در نگارش خود داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "رمق" در جمله آوردهام:
پس از یک روز سخت کاری، دیگر رمق رفتن به مهمانی را نداشت.
باران شدید تمام رمق درختان را گرفته و آنها را پژمرده کرده بود.
او تلاش کرد تا با تمرینات ورزشی، رمق از دست رفتهاش را دوباره به دست آورد.
آن روزگار، رمق زندگی از مردم گرفته شده بود و همه در جستوجوی روزهای بهتر بودند.
وقتی که بیماری به او چیره شد، دیگر رمق خوشحالی و شادی را در چهرهاش نمیدیدیم.