جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zolāl
clear  |

زلال

معنی: زلال . [ زُ ] (ع ص ) ماء زلال ؛ آب شیرین و خوشگوار. (منتهی الارب ). آب شیرین خوشگوار زود فروشونده به حلق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آب آسان گوار و شیرین و خوش . (دهار). آب شیرین . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). آب سرد. گوارا. خوش . صافی . خوشگوار. آب شیرین . آبی که آسان به گلو فرورود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
تا خزان تاختن آورد سوی باد شمال
همچو سرمازده با زلزله گشت آب زلال .
فرخی .
اگرچه آب زلال است زندگانی خلق
بسی چو ماند چون زهرگردد آب زلال .
قطران .
گر پرسد دانا که چراخاک شود سنگ
چون خاک به ناچار برد آب زلالش .
ناصرخسرو.
همش گرم و هم سرد خوانی ولیک
مدانش نه آتش نه آب زلال .
ناصرخسرو.
آهیخت تیغ هندی چون چشمه ٔ مصفی
تا بحر گشت سیراب از چشمه ٔ زلالش .
خاقانی .
آب ارچه همه زلال خیزد
از خوردن پرملال خیزد.
نظامی .
دوش غمش خون من بریخت و مرا گفت
خون توام چشمه ٔ زلال نماید.
عطار.
تشنه را دل نخواهد آب زلال
نیم خورد دهان گندیده .
سعدی (گلستان ).
از غایت تشنگی که بردم
در حلق نمی رود زلالم .
سعدی .
رطب شیرین و دست از نخل کوتاه
زلال اندر میان و تشنه محروم .
سعدی .
مرغ کو ناخورده ست آب زلال
اندر آب شور دارد پر و بال .
مولوی .
گر بدادی تشنه را بحری زلال
در کرم شرمنده بودی زآن نوال .
مولوی .
مرغی که خبر ندارد از آب زلال
منقار در آب شور دارد همه سال .
(از قرة العیون ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- آب زلال ؛ رجوع به آب زلال و شواهد زلال شود.
- زلال بقا ؛ زلال زندگی . آب بقا. (آنندراج ) :
هرگز خضر به تشنه زلال بقا نداد
مس برامیدواری این کیمیا متاب .
نظیری (از آنندراج ).
- زلال خضر ؛ آب زندگانی . (ناظم الاطباء).
- زلال زندگی ؛ زلال بقا. آب بقا. (از آنندراج ) :
نشاط باده ٔ گلرنگ را گر خضر دریابد
زلال زندگی را زیر پای تاک می ریزد.
صائب (از آنندراج ).
|| لکلرک زلال را در این جمله ٔ ابن البیطار: «و اذا فرک [ الحماض ] خرج منه حب اسود زلال ». صاف و صیقلی ترجمه کرده است . (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
... ادامه
949 | 0
مترادف: پاك، روشن، شفاف، صاف، صافي، گوارا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (زُ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: zolAl
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 68
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
clear | limpid , crystal , lucid , clean
ترکی
temizlemek
فرانسوی
clair
آلمانی
klar
اسپانیایی
claro
ایتالیایی
chiaro
عربی
صاف | واضح , بجلاء , جلي , شفاف , رائق , برئ , خالص , تبدد , ناصع , حاد , خال من العقد , رخص , سدد , متأكد , محض , بوضوح , بدون غموض , خلو من الضباب , خلو من الشوائب , غير مدين , إختفي اللص , صاح , نظف , أزال , أبرئ , فسر , مشرق , انقشع , حرر , أجاز , طالب , نور , خلص , ربح ربحا , صحا , صفى , وثب , تبادل الشيكات , باع , واثق , تخضع السفينة لشروط الجمارك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زلال" در زبان فارسی به معنای شفاف، پاک و بی‌غل و غش است و معمولاً برای توصیف آب یا دیگر اشیاء شفاف به کار می‌رود. در زیر به چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نگارش صحیح: کلمه "زلال" باید بدون غل و غش نوشته شود و به صورت "زلال" با دو ل در انتها به کار رود.

  2. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • آب زلال درون چشمه به وضوح دیده می‌شود.
    • چشمان زلال او مانند دریا بود.
  3. قواعد ترکیب: "زلال" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال:

    • زلالی (اسم): زلالی آب باعث جذب گردشگران به این منطقه شده است.
    • زلال‌تر (رایج‌ترین شکل مقایسه‌ای): این آب زلال‌تر از آب‌های دیگر است.
  4. هماهنگی با اسم: این صفت معمولاً با اسم‌های خاصی که به آب، نور یا چیزهای شفاف مرتبط هستند، به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • درختان زلال و سرسبز جنگل.
  5. قید زلال: در مواردی می‌توان از "زلال" به عنوان قید نیز استفاده کرد، اگرچه این کاربرد کمتر رایج است:
    • او با صدای زلالی خواند.

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به زیبایی از واژه "زلال" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "زلال" در جمله آورده‌ام:

  1. آب زلال و شفاف رودخانه در زیر نور آفتاب می‌درخشید.
  2. چشم‌های او مانند دریاچه‌ای زلال بودند که عمق احساساتش را نشان می‌داد.
  3. هوا در این منطقه کوهستانی بسیار زلال و پاک است.
  4. صدای زلال پرندگان در صبح، روح را تازه می‌کند.
  5. این شعر با حس زلالی که دارد، دل هر خواننده‌ای را به خود جذب می‌کند.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری