جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سپس . [ س ِ پ َ ] (ق ) پس و پستر و بعد، چنانکه گویند: از این سپس ؛ یعنی پس از این و بعد از این . (برهان ). بعد. (نصاب الصبیان ). پس . (جهانگیری ). پس و پستر و بعد. (غیاث ) (شرفنامه ) : برادران منا زین سپس سیه مکنید بمدح خواجه ٔ ختلان به جشنها خامه . منجیک . کنون گران شدم و سرد و نانورد شدم از آن سپس که بخیری همی بپوشم ورد. کسایی . بدانست کش بخت برگشت و روز نخواهد شدن زین سپس دلفروز. فردوسی . ز یزدان بجستی مرا زآن سپس ترا داد یزدان فریادرس . فردوسی . خواجه بر تو کرد خواری آن سلیم و سهل بود خوار آن خواری که بر تو زین سپس غوغا کند. منوچهری . زین سپس خادم تو باشم و مولایت چاکر و بنده وخاک دو کف پایت . منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 166). سپس ِ باقر و سجاد رَوَم در ره دین تو بقر رو سپس ِ عامه که ایشان بقرند. ناصرخسرو. سپس ِ دیو به بیراه چنین چند رَوی جز که بی راه ندانی نرود دیو رجیم . ناصرخسرو (دیوان چ تقی زاده ص 300). تا به پیش و سپس ِ زین ِ براقش ماند اول و آخر هر ماه از آن گیردخم . سوزنی . زین سپس ابروار پاشم جان کاین قدر فتح باب ماحضر است . خاقانی . زین سپس بر آسمان جوئیم اهل زآنکه بر روی زمین جستیم نیست . خاقانی (دیوان چ دکتر سجادی ص 747). رونق سامانیان زآن سپس روی در نقصان نهاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). اگر زمانه ز عدل تو آگهی یابد از این سپس نکند رخت عمر ما یغما. کمال الدین اسماعیل . برو زین سپس گو سر خویش گیر گرانی مکن جای دیگر بمیر. سعدی (بوستان ). آن گاه، آن وقت، بعد، آن وقت، پس، پس ازآن قبل then, next, afterwards, afterward, thereupon, henceforth, hereafter ثم، بعد ذلك، ذلك الحين، إذن، بعدئذ، إذا، حينذاك، في ذلك الحين، إذ ذاك، كذلك، علاوة على ذلك، أيضا، قائم آنذاك daha sonra alors dann entonces poi پس، بعد، بعد از، انگاه، بعد از آن، بعدا، پس از ان، در نتیجه، بنابر این، بی درنگ، از این پس، از این ببعد، زین سپس
ثم|بعد ذلك , ذلك الحين , إذن , بعدئذ , إذا , حينذاك , في ذلك الحين , إذ ذاك , كذلك , علاوة على ذلك , أيضا , قائم آنذاك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "سپس" در زبان فارسی به معنای "بعد" یا "آنگاه" است و بهعنوان یک قید زمانی به کار میرود. در اینجا به چند نکته در مورد کاربرد و نگارش این کلمه اشاره میکنیم:
نحوه نگارش: کلمه "سپس" باید بدون هیچگونه فاصله یا علامت اضافی نوشته شود و بهصورت جداگانه از دیگر کلمات استفاده گردد.
جایگاه در جمله: "سپس" معمولاً در ابتدای بخش بعدی یک متن یا جمله به کار میرود و به توالی رخدادها اشاره میکند. به عنوان مثال:
"ابتدا کار را شروع کردم، سپس به مراحل بعدی پرداختم."
عدم استفاده از ویرگول: معمولاً قبل یا بعد از "سپس" ویرگول نیازی نیست، مگر اینکه نیاز به تفکیک جملات یا گزینههای دیگر باشد.
سازگاری با سایر قیدها: "سپس" میتواند بهتنهایی و یا با سایر قیدهای زمانی به کار رود. مثلاً:
"سپس با دوستانم به سینما رفتیم."
معانی و کاربردهای دیگر: در متون ادبی یا علمی، "سپس" میتواند به توالی در نتیجهگیریها یا مراحل تحلیلی اشاره کند.
زبان معیار: در نوشتار رسمی و ادبیات فارسی، "سپس" بیشتر در متون جدی و ادبی به کار میرود.
با رعایت این نکات میتوان از "سپس" بهخوبی و بهدرستی در نگارش استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از استفاده کلمه "سپس" در جملهها آورده شده است:
ابتدا در کلاس درس حاضر شدیم، سپس معلم شروع به تدریس کرد.
او صبحانهاش را خورد، سپس به سرکار رفت.
باران بارید، سپس آسمان صاف شد.
من کتاب را خواندم، سپس تصمیم گرفتم آن را به دوستم امانت بدهم.
ما فیلم را تماشا کردیم، سپس به رستوران رفتیم.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: پس، بعد، بعد از، انگاه، بعد از آن، بعدا، پس از ان، در نتیجه، بنابر این، بی درنگ، از این پس، از این ببعد، زین سپس
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر