جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: سمک . [ س َ م َ ] (ع اِ) ماهی . ج ، اسماک ، سموک . (غیاث ) (آنندراج ) : نگویم دد و دام و مور و سمک که فوج ملایک بر اوج فلک . سعدی . || (اِخ ) در فارسی اکثر به معنی آن ماهی مستعمل میشود که زیرزمین است و برپشت آن ماهی گاو و بر شاخ آن گاو زمین قرار دارد. (آنندراج ) (غیاث ) (از ناظم الاطباء). ماهی که زمین بر روی اوست . (اساطیر) (فرهنگ فارسی معین ) : چنین است کردار گردان فلک یکی بر مه آرد یکی بر سمک . فردوسی . مغز او خود نسب دور است و پاک نیست جنسش ازسمک کس تا سماک . مولوی . || (اِخ ) برج حوت : با سمک گردون مساوی و با سماکین موازی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). حوت، ماهي، نون fish ساماك balık poisson fisch pez pescare
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر