جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شادمانی . (حامص مرکب ) نشاط. خوشحالی . شادی . شادانی . خرمی . سرور. مسرت . انبساط. بشاشت . ابتهاج . فرح .بهجت . عشرت . طرب . در مقابل نژندی و غم : ازو شادمانی ازویت غمست ازویت فزونی ازویت کمست . فردوسی . شد از شادمانی رخش ارغوان که تن را جوان دید و دولت جوان . فردوسی . به پیوند با او چرایی دژم کسی نسپرد شادمانی به غم . فردوسی . نژندی و هم شادمانی ز تست انوشه دلیری که راه تو جست . فردوسی . چو در دست جدایی بیش مانی ز وصلت بیش یابی شادمانی . (ویس و رامین ). غم و شادمانی نماند ولیک جزای عمل ماند و نام نیک . سعدی (بوستان ). رفع غم دل نمی توان کرد الا به امید شادمانی . سعدی . که این منزل درد و جای غم است در این دامگه شادمانی کم است . حافظ. که را دیدی تو اندر جمله عالم که یکدم شادمانی یافت بی غم . شبستری . || ظاهراً فردوسی در این بیت بمعنای جشن و عید بکار برده است . (از یادداشت مؤلف ) : یکی شادمانی بد اندر جهان خنیده میان کهان و مهان . فردوسی . - امثال : شادمانی زعفران دیر نپاید . (امثال و حکم ). بس مدتی نماند تا غم شود پدید زان شادمانیی که بدل زعفران برد. عمادی شهریاری (از امثال و حکم ). بشاشت، بهجت، خوشحالي، خوشي، سرور، سلوت، شادي، نشاط ناشادماني، غمگيني jubilation, merrymaking, gaiety, festival, splurge, lustihood, mask, happiness ابتهاج، جذل، الابتهاج mutluluk bonheur glück felicidad felicità شادی، هلهله، جشن، خوشی، خوشنودی، خوشدلی، سبک روحی، جشنواره، عید، ریخت و پاش، خود ستایی، خود فروشی، سرچنگی، شهوانی، ماسک، نقاب، روبند، لفافه، پوشانه، شادمان
... ادامه
1207|0
مترادف:بشاشت، بهجت، خوشحالي، خوشي، سرور، سلوت، شادي، نشاط
کلمه "شادمانی" در زبان فارسی به معنای شادی و خوشحالی است و به لحاظ قواعد نگارشی و قومی به صورت زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
تلفظ و نوشتار: این کلمه را باید به صورت صحیح و با تلفظ درست نوشت. "شادمانی" به صورت "shād-māni" تلفظ میشود.
ساختار و ریشهشناسی: "شادمانی" از دو قسمت تشکیل شده است:
"شاد"، که به معنای شادی و خوشحالی است.
"مانی"، که به معنای حالت و وضعیت است.
کاربرد و نحوه استفاده:
این کلمه به عنوان اسم استفاده میشود و میتوان آن را در جملات مختلف به کار برد:
"او همواره در جستجوی شادمانی است."
"شادمانی به زندگی معنا میبخشد."
قید و صفت: میتوان از این کلمه به عنوان قید معنایی یا صفت نیز استفاده کرد، مثلاً:
"زندگی او سرشار از شادمانی است."
جمع: جمع این کلمه به صورت "شادمانها" خواهد بود.
نگارش و استفاده از علامتگذاری: در متنهای رسمی و ادبی، باید از نقطهگذاری صحیح استفاده کرد، و در صورت نیاز به استفاده از این کلمه در جملههای پیچیدهتر، باید به روانی و شفافیت متن توجه داشته باشیم.
استفاده ادبی: کلمه "شادمانی" میتواند در اشعار و متون ادبی نیز به کار رود و به افزایش زیبایی متن کمک کند.
استفاده صحیح و مناسب از کلمه "شادمانی" در نوشتار و گفتار میتواند بر غنای زبان فارسی بیفزاید و احساسات مثبت را منتقل کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "شادمانی" در جمله آمده است:
با دیدن دوستانش در جشن تولد، او احساس شادمانی زیادی کرد.
شادمانی واقعی در کارهای کوچک زندگی نهفته است.
در دلش شادمانی موج میزد زمانی که خبر موفقیتش را شنید.
خانوادهاش با جمع شدن دور هم، شادمانی را به خانه آوردند.
او با کمک به دیگران، شادمانی را در زندگی خود تجربه کرد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، بفرمایید!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: شادی، هلهله، جشن، خوشی، خوشنودی، خوشدلی، سبک روحی، جشنواره، عید، ریخت و پاش، خود ستایی، خود فروشی، سرچنگی، شهوانی، ماسک، نقاب، روبند، لفافه، پوشانه، شادمان